چکیده:
قدرت و سیاست در جهان مدرن همراه با خشونت و منازعه تعریف می شود . نگارندة این مقاله پیشنهاد می کند تا در کنار مردان، زنان نیز با حضور مادرانه شان در تصمیم گیری های کلان و سیاست ورزی های ملی و جهانی مشارکت داشته باشند تا صلح و مهربانی بر جوامع ملی و جهانی حاکم شود؛ تعاملات هم افزایانه در قدرت و سیاست، جایگزین تقابل های مخرب کنونی گردد؛ و به بیانی دیگر مادرانگی از حوزة خصوصی به حوزة عمومی تسری یابد. در این مقاله نظریه های معرفت شناسانه فیلسوفان زنانه نگر در انتقاد از عدم حضور زنان در قدرت و سیاست مدرن، در کنار آموزه های معرفت شناسانه اسلامی مطرح شده است تا در هر دو فرهنگ غربی و اسلامی، حضور برابر زنان در کنار مردان فضایی امن و مسالمت جویانه برای جوامع بشری ایجاد کند.
خلاصه ماشینی:
اما از طـرف دیگـر باید توجه داشت که در نفی عقل گرایی مدرنیته توسط فمینیست ها، «دیگری » فمینسـت کـه شاهد خارجی این عقل گرایی است ، خودش محصول عقلانیت مردسـالارانه مـدرن اسـت (Lloyd, 1993 : 109) پاملا اندرسن جهت طراحی عقلانیت زنانه ، امر زنانه را به عنـوان تعهـد عقلانـی ، ایثـار عقلانی ، و شور عقلانی مطرح می کند (١٩٩٨١٩٦,Anderson) و با ظاهر سـاختن احسـاس مادری مدفون شده ، عاطفه زنانه ، و عقلانیت قائم به ذات ایمـان زنانـه ، در جامعـه جهـانی ، شکل معقولی از ارتباطات عشق و آزادی را در صحنه های سیاسـت ملـی و جهـانی نویـد می دهد.
» ( ١٠٢/ صافات ) سرانجام پس از اینکه هاجر دارفانی را وداع گفت «بدن پاکش را در جوار خانة خدا بـه خاک سپردند و این نیز به خواست پروردگار تبارک و تعالی بود تا در طول تـاریخ تمـامی موحدان ، طواف گر اخلاص ، ایثار، توکل ، و رضای زنی سیاهپوست باشـند زیـرا زن و مـرد بودن یا سیاه و سفید بودن هیچ یک ملاک برتری نزد خداوند نیست بلکه «ان اکرمکم عندالله اتقیکم » (١٣/ حجرات ) قرآن کریم بلقیس را نیز به عنوان نمونه ای شایسته از استعدادهای لایتناهی زنان معرفـی می کند، چهره پردازی شخصیت ملکه سبا در قرآن کریم دیدگاه کسانی را باطل می سازد که زن را موجودی منفعل ، احساساتی ، بی تدبیر، مقطعی نگر و فاقد قدرت تصمیم گیری معرفـی کرده اند و براین باورند که مردان به تنهایی قادر به اداره شئون عالی حاکمیتی هستند.