چکیده:
یکی از نظریه های مطرح در باب زبان قرآن، نظریه «عرفی بودن زبان قرآن» است. این مقاله به روش عقلی ـ تحلیلی می کوشد تا حد ممکن، با توجه به ممیزات زبان عرفی، نظریه یادشده را تحلیل و ارزیابی کند. حاصل بررسی نشان می دهد که از میان تلقی های چهارگانه از عرفی بودن زبان قرآن، سه تلقی مردود و با اوصاف قرآن ناسازگار است که عبارتند از: 1. عرفی بودن به معنای «همزبانی قرآن با مخاطبان»؛ 2. عرفی بودن به معنای «تنزل بیان وحی در حد درک مردم عصر نزول»؛ 3. عرفی بودن به معنای «سخن گفتن وحی بر اساس انگاره های خلاف واقع». اما عرفی دانستن زبان قرآن به مفهوم «سود جستن قرآن از قواعد و خصایص زبان مخاطبان» امری معقول و قابل دفاع است. قرآن تنها در حوزه بیان احکام عملی، زبانش عرفی است، آن هم با شرط پیراسته بودن از نقایصی همچون مسامحه و سهل انگاری، اختلاف و ناهمخوانی، نازل بودن سطح مفاهیم و مطالب، اما زبان تمام آیات آن عرفی نیست. استفاده از مجاز، کنایه و استعاره در قرآن هم زبان آن را عرفی نمی کند. «به لسان قوم» بودن وحی قرآنی به معنای بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن نیست، بلکه به معنای انعکاس حوادث تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی جامعه عصر نزول در قرآن، به شکل گزینشی و بر مدار پالایش و تصحیح است.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین، نظریه «عرفی بودن زبان قرآن» ضمن اینکه صورت منسجم و منقح و واحدی از آن در دست نیست و تلقی های مختلفی از آن وجود دارد، دارای مشکلاتی است که با توجه به آنها نمی توان آن را به عنوان نظریه زبان قرآن پذیرفت؛ زیرا براساس نظریه، با هر تلقی که منظور شود، نه می توان مضمون و مراد تمامی آیات را با زبان عرفی فهم و تحلیل و تبیین کرد و نه شیوه بیان عرفی مأخود در قرآن، تماما با زبان عرفی مدنظر این نظریه (یعنی: زبان متداول در بین عموم مردم) مشابهت و همگونی دارد؛ زیرا از تسامح و سهل انگاری، اختلاف و ناسازگاری، پیشپا افتاده بودن مفاهیم و امثال آن، که از لوازم زبان عرفی است، در بیانات قرآن نمی توان چیزی سراغ گرفت.
بر این اساس، می توان گفت: «به زبان قوم سخن گفتن» قالبی است که قرآن بر اساس یک سلسله ضرورت ها و واقعیت ها، آن را برای ارتباط با بشر برگزیده است، اما قرآن هرگز «زبان قوم» و آیینه فرهنگ زمانه نزول نیست؛ یعنی قرآن هویت و زبانی مستقل دارد که از واژگان و مفاهیم قوم بهره می گیرد؛ حال و مقال و سطح ذهنی آنان را رعایت می کند؛ واژگان قوم را می آورد و از زبان آنها با عنوان نقطه رابطه و سکوی تفهیم و تفاهم استفاده می کند؛ و با اینکه نمودها و ساختار زبان قوم در آن انعکاس یافته، اما پیامش برای همه اقشار است و محدودبه زمان خاصی نیست و از اهداف اصلی دین خارج نمی شود (ر."