چکیده:
بینامتنیت روشی جهت فهم دقیقتر متون است که به بررسی روابط بین متنها میپردازد و بر آن است که بیان کند هر متن و گویندهای متأثر از دیگر متون و گویندگان سابق یا همزمان، بوده و آگاهانه یا ناخودآگاه از کلام و اندیشهی آنها بهرهمند گشته است. امام علی (ع) در نهجالبلاغه، گاهی واژگان و عباراتی از متون قبلی (اعم از قرآن، احادیث نبوی (ص)، أمثال و اشعار عربی) را در خطبهها، نامهها و کلمات قصار خویش وارد ساخته و در برخی موارد با الهام از مفاهیم و آموزههایشان، محتوا و مضامین را در کلام خویش تداعی میسازد. با بهرهگیری از روش فوق و به جهت فهم دقیقتر سخن امام (ع) ناچاریم که روابط بین سخن امام (ع) و این متنها را تشخیص دهیم. در نهجالبلاغه حدود 220 ضربالمثل آمده که امام (ع)، تعداد معدودی از آنها را از دیگران اخذ و نقل کرده است. در این مقاله برآنیم تا برخی از این نوع ضربالمثلها را از منظر روابط بینامتنی مورد بررسی قرار داده و به این پرسش پاسخ دهیم که اولاً بینامتنیت أمثال عربی در نهجالبلاغه از کدام نوع است؟ و ثانیاً کاربرد این روش برای فهم حدیثِ امام (ع) چه تأثیری دارد؟ بر این اساس ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی تمامی ضربالمثلهایی که امام (ع)، گویندهی نخستینِ آن نبوده را استخراج و بعد با بررسی پیشینه و معنای آن مَثَل، ارتباط آن را با کلام امام (ع) تشخیص میدهیم. بینامتنیت به سه گونهی نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلی تقسیم میشود. از ثمرات بهرهگیری از بینامتنیت تشخیص نوع ارتباط سخن معصوم (ع) با مَثَلِ مشهورِ عربی است و عملیات بینامتنی در این پژوهش نشان میدهد که بیشترین شکل بینامتنیِ أمثال در نهجالبلاغه، بینامتنیت لفظی از نوع نفی متوازی است که امام (ع) اصلِ الفاظ مَثَل را در سخن خود آورده، ولی بین معنای مد نظر گویندهی اصلی با سخن خویش نوعی سازش برقرار کرده است.
Inter-textuality is a method to understanding more accurately the texts to survey the relation between them. It states every text or speaker is affected by other texts or speakers in past or synchronic and has been benefited from their words or thoughts consciously or unconsciously. Imam Ali (AS) sometimes used in Nahj al-Balaghah some words or expressions from past texts (including Quran، prophetic traditions، Arabic poems and proverbs) in his sermons، letters and short sentences. And sometimes he used their concepts and instructions in his speech to state contents in his words. By using the above method and to understanding more accurately the speech of Imam Ali (AS)، we should determine the relation between these texts and the speech of Imam Ali (AS). There are 220 proverbs in Nahj al-Balaghah that Imam has narrated some of them from others. In this article we try to survey some of these proverbs in aspect of inter-textuality relations to answer these questions: At first which kind of the inter-textuality of Arabic proverbs in Nahj al-Balaghah is? And second what is the effect of using this method to understanding Imam Ali (AS) traditions? According to this، firstly by using descriptive and inferential methods we find whole the proverbs that Imam Ali (AS) wasn’t the first speaker of them. Then by surveying the history and the meaning of the proverb، we determine its relation with the speech of Imam Ali (AS). Inter-textuality relationships can be separated into three types: obligatory، optional and accidental. The results of using inter-textuality are determining the kind of relation between the speech of Imam and the famous Arabic proverb. Using the inter-textuality in this article shows that the most kind of proverbs inter-textuality in Nahj al-Balaghah is verbal inter-textuality from optional type. Imam Ali (AS) has said the main content of proverb in his speech، but he has moderated the main intention of first speaker with his speech.
خلاصه ماشینی:
از ثمرات بهرهگیری از بینامتنیت تشخیص نوع ارتباط سخن معصوم (ع) با مثل مشهور عربی است و عملیات بینامتنی در این پژوهش نشان میدهد که بیشترین شکل بینامتنی أمثال در نهجالبلاغه، بینامتنیت لفظی از نوع نفی متوازی است که امام (ع) اصل الفاظ مثل را در سخن خود آورده، ولی بین معنای مد نظر گویندهی اصلی با سخن خویش نوعی سازش برقرار کرده است.
3- تقسیم امثال نهجالبلاغه به دو نوع از جهت «گویندهی نخستین بودن» یا «قائل اصلی» است: سخنانی که امام (ع) برای نخستین بار آنها را مطرح کرده و بعدها مشهور شده و حالت ضربالمثل گرفته است و در کتب «امثال عرب» آمده است؛ مانند عبارت «کن فی الفتنة کابن اللبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ در فتنهها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند (سیدرضی، 1414ق: ح2، 469) که برای نخستین بار امام (ع) آن را گفته و بعد در کتب امثال عربی خطاب به کسانی که در معرض شورش و فتنه های اهل باطل هستند بهکار رفته و توصیه میکند در چنین شرایط آلت دست این آن و آن نشوند (ثعالبی، 1981م، 337) حدود 150 مثل از نهجالبلاغه مواردی از اینگونه هستند که به شکل پراکنده در کتب مشهور امثال ذکر شده و غروی آنها را در کتاب «الأمثال و الحکم المستخرجة من نهجالبلاغة» جمعآوری کرده است.
در حالت دوم اگر سخن امام (ع) برگرفته از شعر کلحبة باشد، بینامتنیت مضمونی از نوع نفی متوازی صورت گرفته است؛ زیرا امام (ع) عین لفظ را نیاورده ولی آن مضمون را گرفته و با حفظ سازش معنایی بین متن موجود و مفقود در سخن خود بهکاربرده است.
در اینجا بینامتنیت لفظی و مضمونی از نوع نفی جزئی صورت گرفته است، چون هیچتفاوتی بین معنای مد نظر گویندهی اصلی و منظور امام (ع) وجود نداشته و امام (ع) کاملا معنای مثل را دریافت کرده و به خوبی در سخن خویش به کار بسته است.