چکیده:
در فرهنگ اسلامی، معتزله نخستین گروهی بودند که روش عقلی را بکار گرفتند و عقل را یگانه ابزار شناخت حقیقت و مستقل از دین دانستند تا جایی که با عنوان پیروان «شریعت عقل» از آنها یاد شده است. معتزله برای عقل، قداست قائل شدند و گفتند انسان وقتی عقلش کامل شود، حقایق اساسی را درک میکند و این حقایق اساسی، معرفت خدا و معرفت خیر و شر است. از جهت دیگر، آنها وحی را انکار نکردند ولیکن معتقد بودند که جایز نیست وحی مخالف عقول ما باشد و از آنجا که سابقه عقل در انسان از سابقه وحی بیشتر است، پس عقل نور است و بدون آن نمیتوان هدایت شد. هدف از وحی، این است که معرفت عقلی را بیفزاید و آن را دقیقتر کند. معتزله به این نتیجهگیری رهنمون میشود که عقل مقیاس وحی است و این از مهمترین مبادی نزد آنان است. بر این اساس میتوان گفت نزد معتزله، اخلاق، مبتنی بر عقلی است که مقدم بر دین میباشد. قاعده مشهور معتزله این است: «الفکر قبل ورود السمع». معتزلیان متکلمند و متکلم به انسان عاقل بعنوان شخص مکلّف در برابر خدا نگاه میکند. آنان در خصوص نیاز انسان به وحی در آغاز تکلیف، عقل بشر را کافی میدانند. نوشتار حاضر به تبیین رابطه دین و اخلاق نزد آنان میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"proprietor اعظم قاسمی ؛ رابطه دین و اخلاق نزد معتزله صفحات ١١٣- ١٣٨ حقیقت عینی این قضیه که دروغ شر است ، بعنوان پیش شرط وصول عقل (که عبارت است از عینیت ) به الزام دفع شر از افراد در نظر گرفته میشود و این الزام اخیر بنوبه خود بعنوان پیش شرط الزام به مداقه در مبانی دینی (وجوبالنظر) تلقی میگردد که فرد به هراس از ضرری که ممکن است در صورت سرپیچی متوجه وی شود، از آن تبعیت میکند و همین تکاپوست که در انتها به ابلاغ پیام الهی منتج میشود.
بر اساس ایمان ما به پیام وحیانی ، اعظم قاسمی ؛ رابطه دین و اخلاق نزد معتزله صفحات ١١٣- ١٣٨ حقیقت عینی این قضیه که دروغ شر است ، بعنوان پیش شرط وصول عقل (که عبارت است از عینیت ) به الزام دفع شر از افراد در نظر گرفته میشود و این الزام اخیر بنوبه خود بعنوان پیش شرط الزام به مداقه در مبانی دینی (وجوبالنظر) تلقی میگردد که فرد به هراس از ضرری که ممکن است در صورت سرپیچی متوجه وی شود، از آن تبعیت میکند و این تکاپوست که در انتها به ابلاغ پیام الهی منتج میگردد.
هر چند پیش از پژوهش ، مفروض گرفته شده بود که اخلاق متکلمان معتزله بدلیل خردباوری و عقلانیت و استقلالی که نسبت به دین دارد میتواند برای همه انسانها به نوعی رهگشا باشد، اما به سومین نتیجه رهنمون گشتیم که تنها دینداران و متألهان میتوانند از این نوع اخلاق بهرهمند شوند و اعتقاد به «خدای عادلی که در اعمال خود مقید به حسن و قبح ذاتی عقلی است » پیش فرض پذیرش این اخلاق عقلانی است ."