چکیده:
با وجود ممنوعیت شورشیان از حقدعوت به مداخله در نظام حقوق بینالملل، در برخی از جنگهای داخلی، به ویژه در تحولات و مخاصمات مسلحانه داخلی اخیرخاورمیانه و شمال آفریقا، شورشیان در نزاع با دولت حاکم، به حق تعیین سرنوشت مردم استناد نموده و از سایر دولتها تقاضای کمک نظامی نمودهاند. این مسأله در خصوص مردمی که تحت ظلم و ستم حکومت مستبد و طغیانگر هستند و مسؤولیتهایی که دول اسلامی براساس شریعت اسلامی برایکمک به آنها دارند از اهمیت دوچندانی برخوردار است. لذا بررسی قواعد حقوقی، ممنوعیتها و محدودیتهای حاکم بر اینچنین مداخلاتی از منظر نظام فقهی اسلام و حقوق بینالملل معاصر ضروری به نظر میرسد. اگرچه دعوت به مداخله از سوی شورشیان با موانع و محدودیتهای مهمی، هم در نظام حقوق بینالملل و هم در نظام فقهی اسلامی، روبرو بوده که مورد بررسیقرارخواهد گرفت؛ به نظر میرسد حقوق بینالملل میتواند در برخی موارد محدود، با مجوز و نظارت شورای امنیت سازمان ملل، حقدعوت به مداخله را برای شورشیان، جهت مقابله با دولت سرکوبگر و دولتی که حقوق اساسی شهروندان خود را به طور سیستماتیک نقض مینماید، بپذیرد. نظام فقهی اسلام با پذیرش و واجبدانستن مداخله به نفع گروههای مستضعف که در حال مبارزه با حکومتهای ظالم هستند، با کنارنهادن احتیاطهای موجود در حقوق بینالملل موضوعه، تصویر روشنتری از حق دعوت به مداخله این گروهها ارائه میدهد.
Despite of the prohibition of the rebels in the right of intervention by invitation in international law، the rebels in some cases of civil wars، particularly the recent developments and civil armed conflicts in Middle East and North Africa asked for military aid from other governments in fighting against the governing state regarding with the right of people to self-determination. This is about people who are under oppressive، tyrannical and turbulent government and the responsibility that the Islamic governments to help them based on sharia have a double importance. So it seems necessary to examine the legal rules، prohibitions and restrictions governing such interventions from the perspective of Islamic jurisprudence and contemporary international law. Although، the intervention by invitation of rebels have been faced With some obstacles and limitations in international law and Islamic law which will be examined، it seems that international law can، in some limited cases with the permission and supervision of the UN Security Council، accept the intervention by invitation of rebels to fight the oppressive government and the governments that systematically violate their citizens' basic rights. The Islamic jurisprudence with the acceptance and the necessity of intervention in favor of oppressed groups who are fighting with the oppressive governments with ignoring of the present precautions in contemporary international law، give a clearer picture of intervention by invitation of these groups.
خلاصه ماشینی:
"در حالیکه باغیان در یک نظام اسلامی، پس از نتیجهبخشنبودن راهکارهای مسالمتآمیز، مستحق مجازات مرگ میباشند و از این جهت حقوق بینالملل نیز به دولتها حق سرکوب و مبارزه با شورشیان را میدهد؛ اما بر خلاف مفهوم بغی که تنها شورش مسلحانه علیه حکومت یا حاکم اسلامی را شامل میگردد، اما در نظام حقوق بینالملل به تمامیگروههای مبارز مسلحی که با هر انگیزهای با دولت حاکم، وارد کارزار جنگ داخلی میشوند، شورشی اطلاق میشود و همانطور که گفته شد، به گروههای شورشی در جامعه بینالمللی به عنوان یک واقعیت نگریسته شده و سایر دولتها سعی میکنند در اینگونه مواقع، بیطرف باقی بمانند.
لذا برخی مداخلاتی که از سوی سازمان ملل صورت گرفته و حمایت سیاسی و اقتصادی دیگر کشورها از ملتهایی که تحت سلطه استعمار و یا تبعیض نژادی بودهاند نه تنها مغایر حقوق بین الملل تلقی نشده، بلکه مورد تشویق نیز قرار گرفته است در مواردی این حمایتها از ملتهای فاقد حق تعیین سرنوشت، از حمایت سیاسی صرف فراتر رفته و در آن شورای امنیت مبادرت به وضع مجازاتها و حتی تجویز توسل به زور به موجب فصل هفتم را نموده است (امیدی، 234-233).
پروفسور دوماتو <FootNote No="52" Text=" Domato"/>یکی از طرفداران نظریه مداخله برای دموکراسی، در مقالهای در مجله امریکایی حقوق بین الملل در سال 1990 اظهار نمود که دخالت امریکا در پاناما پاسخی قانونی به استبداد بوده است و اقدامی موجه تلقی میشود (D'Amato, 1990, 515-525) همچنین میتوان به تئوری مسئولیت برای حمایت<FootNote No="53" Text="Responsibility to Protect"/> نیز اشاره نمود این تئوری که برای پاسخگویی به انتقادات و محدودیتهای مطرح شده در طرح مداخلات بشردوستانه ظهور یافته است، از برخی مداخلات حمایتی علیه دولت حاکم سخن به میان میآورد و طرفداران آن نیز از دیدگاه اخلاقی آن را توجیه مینمایند."