چکیده:
این مقاله به قلم ینس شاینر، اسلام پژوه آلمانی و استاد تاریخ و رییس گروه پژوهشی تاریخ دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان، نوشته شده است. او رساله دکتری خود را پیرامون نقد روایتهای فتح دمشق نوشت و مقاله حاضر نیز برگرفته از همین رساله است که به بررسی و نقد قدیمیترین روایتهای اسلامی درباره فتح
است که پیشتر « تحلیل متن و سند » دمشق میپردازد. شیوه تحلیل در این مقاله، شیوه در مورد حدیث و سیره پیامبر به کار گرفته می شد و شاینر از آن برای تحلیل روایت های تاریخی استفاده کرده است. این مقاله در مجموعه مقالات جشن نامه هارالد موتسکی در سال 2011 انتشار یافته است.
خلاصه ماشینی:
""/> من سه مثال دربارۀ فتح دمشق ارائه خواهم کرد: نخست روایت ابناسحاق، دوم روایتی از ابومهلب، سپس چند روایت دربارۀ این فتح که نمونهسازی شدهاند و سرانجام روایتی از توصیف اقدامات قهرمانانۀ واثله بن الأسقع<FootNote No="16" Text=" مترجم: در متن اصلی به اشتباه نام او اسقاع ذکر شده است.
آیا ابناسحاق به دو صورت این روایت را نقل کرده است؟ یکبار شبیه به آنچه طبری گفته و یکبار شبیه به روایت ابنعساکر؟ آیا راوی دیگری نقشمایههای اضافی را به روایت ابناسحاق افزوده و یا آنها را از روایت ابنعساکر حذف کرده است؟ آیا این تفاوت در جملهبندیها را شیوههای شفاهی نقل در قرن دوم هجری به خوبی شرح میدهد یا جعلسازی عامدانه متن؟ هر پاسخی که به این سوالات داده شود، ]باز هم[ یک توصیف پایهای از وصف فتح دمشق وجود دارد که در دو حلقه تعلیم و نقل از جانب ابناسحاق به وجود آمده است که با توجه به تاریخ مرگ ابناسحاق (150ق) میتوان تاریخگذاری آن را مربوط به ربع دوم قرن دوم هجری دانست.
<FootNote No="33" Text=" این مخالفت را که ابنعساکر ممکن است دو إسناد مختلف ساخته باشد تا به جای یک، دو روایت پدید آورد میتوان نادیده گرفت؛ زیرا ابنعساکر هر دو اسانید – یکی به ابنعائض برمیگردد و یکی به فسوی – را به کار گرفته است؛ در حالی که به نظر میرسد که آنها به عنوان روایاتی برای جنگها و کتابهای هر دو دسته باشد، نه اسانید واحد ضمیمه شده ]مختص[ به یک روایت."