چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی عوامل مدیریتی موثر بر سکوت سازمانی از منظر علم مدیریت و دیدگاه اسام با روش تحلیل متن انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (علیهم السام) و متخصصان علوم دینی و علوم تربیتی بود. نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و آن دسته از آیات و روایاتی به کار گرفته شد که با موضوع ارتباط داشتند و بخش متخصصان شامل 11 نفر از متخصصان علوم دینی و علوم تربیتی بود. از پرسش نامه محقق ساخته به منظور دریافت تایید تناسب مقوله های استخراج شده با اهداف پژوهش استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، تفاوت مفهوم سکوت سازمانی از دیدگاه اسام و علم مدیریت عبارت است از امتناع کارمندان از بیان نظرات و عقاید و دغدغه های خود در موضع حق و با رعایت حدود الهی، درباره مسائل و مشکات سازمان در سطوح مختلف مدیریت و سایر افرادی که قادر به مرتفع کردن این مسائل در سازمان هستند. عوامل مدیریتی موثر بر سکوت سازمانی براساس آموزه های اسامی در سه مفهوم کلی روابط ناکارآمد؛ موانع روابط حسنه؛ فقدان بینش، دانش و مهارت های تخصصی مفهوم بندی شد که هریک از این مفاهیم مشتمل بر مقولات و زیرمقولات متعددی است. به دلیل آنکه برخی از عوامل سکوت سازمانی در علم مدیریت با عوامل استخراج شده از آموزه های اسامی برخاسته از ابعاد فطری یا خ لقی انسان و مربوط به تکوین انسان است، وجوه تشابهی بین عوامل مدیریتی موثر بر سکوت سازمانی در علم مدیریت و دیدگاه اسام مشاهده شد. ازجمله عوامل مشابه، می توان به مقوله های ترس مدیران از بازخورد منفی و گرایش به ردکردن یا پاسخ منفی دادن به نظرات مخالف، بی توجهی مدیران به درخواست های غیررسمی کارکنان، باورهای تلویحی مدیران، رفتارهای از بین برنده اعتماد، ضعف در سامت مدیریت ارشد و رفتار تبعیض آمیز اشاره کرد. همچنین، به دلیل وجود تفاوت از نظر جهان بینی، غایت مندی، فلسفه، انسان شناسی و اهداف در مبانی علم مدیریت و آموزه های اسامی، تفاوت هایی در برخی از عوامل به دست آمد که از مهم ترین آنها می توان به حق مداری در اسام و تکثرگرایی در علم مدیریت اشاره کرد. هریک از مفاهیم، مقولات و زیرمقولات استخراج شده در این پژوهش کاربرد گسترده ای در حوزه رفتار سازمانی دارند که با بهره گیری از آنها می توان روابط میان کارکنان سازمان با یکدیگر را بهبود بخشید.
خلاصه ماشینی:
شباهتها و تفاوتهای عوامل مدیریتی مؤثر بر سکوت سازمانی عوامل علم مدیریت آموزههای اسلامی ترس مدیران از بازخوردهای منفی * * فقدان درخواست غیررسمی بازخورد منفی/عدم ارتباط مستقیم بالا به پایین * * گرایش به ردکردن یا پاسخ منفی دادن به بازخوردهای منفی و مخالف * * باورهای تلویحی مدیران/ظن، باور به پیروی جاهلانه، عجب * * رفتارهای ازبینبرندة اعتماد/عدم امنیت (عدم عیبپوشی، عذرپذیری، عفو و صفح، رفع ترس از کارمندان، امربهمعروف و نهیازمنکر، تعیین مرجع واحد در اختلافها، غضب، فقدان حلم، شتابزدگی، مسخرهکردن) * * گرایش مدیریت ارشد به سکوت * - گرایش سرپرستان به سکوت * - تفاوت جمعیتشناختی مدیریت و کارکنان * - بیماری مدیریت ارشد/خودرأیی، عجب، لجاجت، غلیظالقلببودن * * رفتار تبعیضآمیز/فقدان انصاف * * کفر و عدم ایمان - * خلف وعده - * تأثیرپذیری از شرایط اقتصادی کارمندان - * عدم کسب رضایت عمومی - * عدم نیکوکردن رابطة خود و خدا - * فقدان احسان - * عدم اصلاح بین مردم - * عدم فروتنی - * عدم گشادهرویی - * عدم تواصی به حق و صبر، عدم امربهمعروف و نهیازمنکر - * عدم گزینش صحیح یاران - * گماردن کارمند بیمیل به کاری - * عدم ارزیابی صحیح از عملکرد کارمندان - * تشویقنکردن بهموقع کارمند - * ندادن پاداش بهموقع و متناسب - * عدم نشر و آموزش علم - * عدم مشورت - * بهدلیل حجم بالای زیرمقولهها و استنادهایشان از ارائة کلیه استنادهای مربوط به زیرمقولهها اجتناب شده است.