چکیده:
رمان رود راوی با استفاده از روش بینامتنیت خلق شده است. قرآن، اندیشههای اسلامی، رساله عربی حدود الاعمال فی شیئ و... زنجیرههای نقل قول آنرا تشکیل میدهند. اساﺳا این اثر شرح خلقت جهان و نقش مایهی شیطان از منظر فرقهی نمادین مفتاحیه است، که نماینده فکری- عقیدتی شخصیت اسطورهای ابودجانه است. ابوتراب خسروی در حین بازآفرینی اسطورهی آشوب ازلی، به همزادان او، درد، رنج، بیماری و مرگ پرداخته است. او با شناخت ماهیت قدسی "کلمه" (اسم اعظم، واژهی اسطورهای هستی آفرین) و کاربست ماهرانهی شکل گیتیانه آن، قادر به آفرینش آثارش از جمله "رود راوی" است. با توجه به فضاها و عناصر آشنای بوف کوری در رود راوی، مثل رقص، رقاصه از هند و لاهور، زن اثیری و... میتوان آنرا از زمره آثاری تلقی کرد، که ﻣﺘﺄثر از ادبیات بوف کوری نوشته شده است. این مقاله، با روش توصیفی – کتابخانهای، ﻣﺸﺨصا بنمایههای اساطیری اثر را استخراج کرده، و آنها را مورد تحلیل قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"خسروی تحت تأثیر اندیشه های اسلامی و ادبیات عرفانی اسلامی ایران، اسطورة سامی آدم و حوا و شیطان، مثلث آفرینش ، را بازپردازی می کند؛ البته با اندک توضیح اینکه ، بـن مایـة ایـن رمان شرح خلقت جهان و انـسان از منظـر فرقـة مفتاحیـه اسـت ،که نماینـدة فکـری_عقیـدتی شخصیت اسطورهای شیطان است .
آن گونه که از این جمله بر مـی آیـد، شـعر بـه جهت نفوذ در قلب و ذهن آدمی اگر موصوف به لذات نفسانی باشد و فحوای آن بـر کـشاندن انسان به ابتذال و لذتجویی باشد و تولید گناه کند، خوشایند مفتاحیه پیـروان شـیطان اسـت ،که تأکیدشان بر لذت جویی است .
٣. "کلمه " پایة آفرینش رونیز خسروی شهر اسطورهای "رونیز" در روایت را با استناد به متن "تاریخ رونیـز دارالمفتـاح" با قدرت "کلمه " یا همان "اسم اعظم " می آفریند: ابودجانه اول کـه بـا تظـاهر بـه مـسلمانی و تزویر، اسم اعظم را از شیخ العارفین ، یحیی بن محمد الکندری، دریافت کرده است ، پس از فرار از زندان مستنصر عباسی به ارض رونیز وارد می شود و با خود واگویه می کند، که ما نیز شهری متصف به صفات جنت بسازیم "و موکل ساخت بر این کار کلمه ی اعظم را.
از آنجا که طبق آموزههای دین اسلام، فطرت انسان بر پـاکی نهـاده شـده اسـت ، ابودجانة شیطانگرا نیز خواهان وصلت با زنی آسمانی پاک صفت است ؛ بـرای آنکـه برچـسب هرزگی را از چهرة امالصبیان بزداید و برای رفع شبهة ازدواج بـا زنـی فاسـق و هـرزه و اتهـام رعایا و عساگر، دستور مجازات بدیلان و همزادان همنام امالصبیان را در ملأ عام صادر می کند: دقیق مقارن ازدواج شاه با امالصبیان "قدیسه "، روسپیان و شهر آشوبان متعدد با صورتی واحد هم صورت و هم نام شهربانوی شاه مشاهده می گردند (همان، ١٤١)."