چکیده:
میرزا محمدارشد برنابادی و میرزا حسن واهب از ادبای مطرح هرات و اصفهان در سده یازدهم هجری بودهاند. باری و به مناسبتی بین این دو ادیب چهار نامه رد و بدل شده و در آن بحثی بر سر املای درست واژه «خرسند» مطرح شده است. این نامهها که در تذکره محمدرضا برنابادی نقل شده است، در نامه نخست میرزا ارشد خرسند را با واو (خورسند) نوشت که در پاسخ سخت مورد انتقاد میرزا حسن واهب واقع شد. در ادامه و در نامه سوم میرزا ارشد از خود دفاع کرد و دلایلی را برای این امر برشمرد. در نامه اخیر و چهارم دوباره میرزا واهب بر نظر خود تاکید کرده و دلایل میرزا ارشد را تماما رد کرده است. این نامهها از آنجا که در آنها به طرح یک موضوع ادبی و بحث و استدلال درباره آن پرداخته شده اهمیت فراوانی دارد. در این مقاله، پس از نقل نامهها به بررسی استدلالهای هر کدام از طرفین پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
این نامهها که در تذکرۀ محمدرضا برنابادی نقل شده است، در نامۀ نخست میرزا ارشد خرسند را با واو (خورسند) نوشت که در پاسخ سخت مورد انتقاد میرزا حسن واهب واقع شد.
</H1> <H1>در این جستار، پس از معرفی یکی از شاعران این حلقه (میرزا محمدارشد برنابادی) به نقل مکاتبات (چهار نامه) وی با یکی از ادبای اصفهانی میپردازیم که در این نامهها بحثی ادبی بر سر املای درست واژۀ «خرسند» مطرح شده است.
در این نامه، میرزا ارشد پس از اظهار خوشحالی خود از ورود میرزا واهب به هرات، این نکته را طرح میکند که اگرچه در عالم حجاب دوری، باز هم یکدیگر را ندیدهایم و از این جهت عدم دیدار، قرب و بعد را نمیشناسد اما برای پیک دل همین که میداند به من نزدیکتر شدهاید، این باعث خوشی است.
و همچنان که مردم آدمی از یک شهرند، رسمالخط نیز یکی میباشد، عراق و خراسان را دخلی نیست و چون کلمات و عبارات در کتب اهل تحقیق مثنی شده، آنچه به معنی «خورد» نسبت با «واو» نوشتهاند و آنچه غیر آن است چون «خردهفروش» و «خرسند» بی واو است، سوای </H1> <H1>خورشید که از غایت امتیاز داخل این کلیه نیست.
لذا با توجه به این مستندات، حرف میرزا ارشد که گفته در منطقۀ ما، لفظ مورد مناقشه را با واو مینویسند و این چنین قرارداد بین مردم است، تأیید میشود و از سویی میرزا واهب نیز محق است چون در دیگر اقالیم زبان فارسی از شیراز تا غزنی و دهلی این واژه را در دورههای مختلف بدون واو نوشتهاند.