چکیده:
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی دیدگاهی است که بدون تردید مرتبط با مباحث کارکردهای ذهن و عقل است، اما مسئله این است که با توجه به شناخت ما به معقولات سه گانه در فلسفه اسلامی (دو نوع معقول فلسفی و یک نوع معقول منطقی)، نظریة ادراکات اعتباری با اینها چه نسبتی می تواند داشته باشد، همچنین چه تقریرهایی از نظریة علامه در معاصرت ایشان و پس از او انجام گرفته است. در این مقاله با بررسی مبانی و علل پیدایش بحث معقولات در فلسفة اسلامی، همچنین تمایز این سه نوع معقول از یکدیگر، در پاسخ به دو سوال مذکور ضمن بیان دیدگاه های معاصر در این باره، این مطلب مورد بحث واقع شده است که ادراک اعتباری از کارکردهای عقل عملی است و به عنوان قسم دیگری از معقول پا به
عرصه مباحث فلسفی گذاشته است.
خلاصه ماشینی:
درک (معقولات ثانی) بر واقعیت های خارج منطبق بوده و در تکامل معرفتی شخص آگاه سهم دارد، باید توجه داشت که اینگونه نیست که این ادراکات ثانی به صورت پیش ساخته در ذهن مستقر باشند یا به طور صحابت اتفاقی و تقارن دو پدیده غیر هم آهنگ و گسیخته از هم ، هم زمان با درک از خارج ، در ذهن پدید آید، زیرا در این صورت چنین صورت علمی یا بر هیچ واقعیتی صدق نمیکند یا بر تمام واقعیات خارجی منطبق است و هرگز راه سومی وجود ندارد و این هر دو نادرست است ، بلکه حصول آن درک ثانی به این نحو است که : یا آنکه ذهن از لحاظ علم حصولی هیچ درکی از خود نداشته و ندارد و بعد از درک معقولات اولی توسط حواس از خارج ، لوازم ذهنی آنها را با علوم و براهین در همان محدوده ذهن کشف میکند (معقولات ثانی نظری)، یا آنکه برخی از صورت های ذهنی را با دیگری تلفیق یا اجزای مفهومی یک پدیده ذهنی را با خیال پردازی در منطقه تشبیه و تمثیل و شعر از یکدیگر تفکیک میکند (معقولات ثانی عملی)(همان ، ص ٥٦).
٦. اعتباریات همچون معقولی متفاوت از معقولات سه گانه همان طور که به تفصیل بیان شد در نظام فلسفی علامه طباطبائی کارکرد و خروجی عقل عملی نیز همچون عقل نظری تعقل و ادراک است و این فرایند ادراکی منجر به شناخت بشر منتها در حیطه عمل و افعال اختیاری بشر است زیرا از مبادی بدیهی افعال بشر علم و ادراک حقیقی و اعتباری هر دو میباشد و بدون هر کدام ازاین دو نوع علم هیچ فعلی از انسان صادر نمیشود و از انجا که بنا به نظر علامه تمایز عقل نظری و عملی اعتباری و به حسب مدرکات آنهاست لذا میتوان معقول اعتباری را نوع دیگری از معقولات به شمار آورد.