چکیده:
داستان شیخ صنعان یکی از برجسته ترین روایات منظومه تمثیلی منطق الطیر، شاهکار فریدالدین عطار نیشابوری شاعر، عارف و نویسنده قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری ایران است . پیش متنهایی از این داستان موجود است که قدمت آن را به قرون اول هجری و حتی به دوران یونان باستان می رساند. یکی از آن پیش متن ها افسانه تائیس ، معشوق اسکندر مقدونی است که به قرن چهارم میلادی برمی گردد. این داستان را آناتول فرانس ، نویسنده برجسته اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فرانسه ، نیز با عنوان "تائیس " روایت کرده است . بنابراین هدف این جستار، مقایسه داستان شیخ صنعان و تائیس که هر دو روایاتی از یک داستان واحد هستند، می باشد. رویکرد مورد نظر برای این مقایسه ، مطالعه مایگان یا مایگان شناسی ،٢ از نوع بازنمایی ادبی شخصیت های اصلی و معروف افسانه ای است ٣، رویکردی که یکی از پربارترین و غنی ترین حوزه های پژوهش در عرصه ادبیات تطبیقی است . روش شناسی این پژوهش نیز از حوزة دانش روایت شناسی به خصوص مبحث شخصیت پردازی و تجلی شخصیت بهره می برد. زیرا از منظر روایت شناسی شخصیت ، شیوه ای برای انتقال مضمون یا همان مایگان شناسی است . پرسش اصلی این جستار عبارت است از اینکه کدام یک از بخش های دو روایت را متفاوت از یکدیگر می یابیم ؟ چرا؟ به دیگر سخن ، طرز تلقی و برخورد هریک از نویسندگان با این داستان واحد سبب ایجاد چه گشتارهایی در هریک از روایت ها می شود؟
خلاصه ماشینی:
"18, Spring and Summer 2017 32 به عبارت دیگر، با بررسی پیشینۀ هر دو داستان تائیس و شیخ صنعان به این نتیجه دست می یابیم که ماجرای "مردی از اهل ایمان که به واسطۀ عشق زنی خارج از ایمان به معشوق اصلی و آسمانی پشت می کند"، ماجرایی واقعی و دیرینه در تاریخ است که قدمت آن شاید به یونان باستان (شهباز، ج ١، ١٣٨٥ : ٣٣٩) و یا قرن اول هجری (شفیعی در عطار، ١٣٨٤: ١٩٩) برسد.
اما سال ها بعد در ١٣٥٠، استاد عبدالحسین زرین کوب مقاله ای نوشت با عنوان "شیخ صنعان " و در آن جا به مقالات استاد مینوی و استاد فروزانفر پرداخت و آنچه از خود براین مساله افزود این نکتۀ موشکافانه بود که در واقع کسی در تاریخ به نام "صنعان " نبوده که چنین پیش آمدی بر او بگذرد بلکه "صنعان " نام راوی این ماجرای معروف است که نام راوی ، نام قهرمان این داستان در روایت های متعدد نیز شده است .
با همه این اوصاف –که به مراتب بدتر از اعمال پافه نوس است - اما شیخ سرانجام توفیق "توبه " را پیدا می کند و نـقـد زبـان و ادبـیات خـارجـی دوره چــهاردهـم ، شـمـاره ١٨،بهــار وتــابســتان ٤٥١٣٩٦ رستگار می شود؟ چرا؟ دلیل این پایان بندی های متفاوت چیست ؟ یکی از پاسخ های این سوال برمی گردد به همان نکته ای که پیش ازاین گفتیم در مورد جایگاه آناتول فرانس به عنوان یک منتقد اجتماعی و مسایلی که با آن مبارزه می کند."