چکیده:
حکومت زندیه پس از یک دوره آشوب سیاسی و نظامی پس از قتل نادرشاه، در ایران بر قرار گردید. سلسله زندیه با توجه به مدت کوتاه حکمروایی و نیز محدودیت قلمرو حکومتی خود نتوانست تغییرات عمیقی در زیر ساخت های نظام های مختلف حکومتی به وجود آورد. در نتیجه نظام اداری حکومت زندیه و مناصب و مشاغل و القاب آن نیز برگرفته از همان نظام اداری حکومت های پیش از خود یعنی افشاریه و صفویه است. کریم خان کوشید با تسلط بر ولایات و نظارت بر آنان از سوی حکومت مرکزی، عملا وحدت ملی را در ایران تحقق بخشد و از پراکندگی جلوگیری نماید. در واقع حکومت زندیه با دنبال کردن هدف ایجاد امنیت سیاسی، قضایی و نظامی در داخل ولایات؛ سعی نمود تا آرامش را در داخل مرزهای ایران ایجاد کند. تقسیمات کشوری ایران و مناصب اداری ولایات نیز در این راستا با پیروی از الگوی دوره های حکومت های قبل تنظیم شد. در این پژوهش مناصب اداری ولایات و مناصب تقسیمات کشوری با استفاده از روش توصیفی – کتابخانه ای مورد ارزیابی قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
»(همان :۳۵۵) بنابراین مشخص می شود که جهت اداره ولایات و مناطق مختلف کشور از مقام های : والی، حاکم ، خان وبیگلربیگی و سلطان استفاده شده است و همه آن ها تحت نظارت حکومت مرکزی بودند و حقوق دریافت می کردند.
۱- والی این مقام که از دوره های قبل خصوصا صفوی و افشاری نیز دارای اهمیت و اعتبار زیادی بوده است ، در تقسیمات اداری ولایات ، بالاترین مقام را دارا بود.
در مورد انتصاب والیان از سوی حکومت مرکزی نیز بدین گونه بود که برخی ولایات را خود کریم خان ، والیانی برای آن تعیین میکرد و خود به شخصه مسئول رسیدگی به اوضاع واحوال آن بود و در واقع تحت نظارت وی اداره میشد.
: مهدی خان سواد کوهی بیگلربیگی مازندران (ساروی،۷۱:۱۳۷۱)؛ محمد خان قوانلوی قاجار بیگلربیگی مازندران (همان :۴۱)؛ ابوالفتح خان بختیاری بیگلربیگی اصفهان (گلستانه ،۱۷۰:۱۳۴۴)؛ باقرخان اصفهانی بیگلربیگی اصفهان (ساروی،۱۵۶:۱۳۷۱)؛ محمد حسنخان بیگلربیگی تبریز (همان :۲۹۰) رحیم خان دولو بیگلربیگی استرآباد (همان :۱۰۸)؛ ابوالحسن بیگلربیگی کرمان (نامی،۳۲۷:۱۳۶۳)؛ رضا قلیخان بیگلربیگی گنجه (گلستانه ،۴۵۷:۱۳۴۴)؛ صالح خان بیات بیگلربیگی فارس (همان :۵۲) حسینعلی خان ایروانی بیگلربیگی چخور سعد (نامی، ۱۱۴:۱۳۶۳)؛ رضا قلی خان گنجه ای بیگلربیگی قراباغ (همان )؛ نجفقلی دنبلی بیگلربیگی تبریز (همان ) احمد خان دنبلی بیگلربیگی خوی و سلماس (همان :۱۰۵)؛ نظر علی خان زند و هدایت الله خان بیگلربیگیان رشت (همان :۱۰۹)؛ پناه خان جهانشیر بیگلربیگی شوشتر و حویزه (همان :۶۰) ۳- حاکم حاکمان در دوره صفویه بر یک شهر و حتی بر یک منطقه حکم می راندند که جزیی از کل ایالت تحت سیطره بیگلربیگی محسوب میشد.