چکیده:
فرقه فطحیه که قائل به امامت بزرگترین فرزند بازمانده امام صادق علیه السلام به نام عبدالله
افطح بود، از فرق درون شیعی دوران امامت امام رضا علیه السلام به شمار میرود. این فرقه، خود
به دسته هایی تقسیم شد و انشعاباتی یافت؛ از جمله این که شماری از فطحیان، که
دربردارنده فقهای بزرگی بودند، بدون حذف امامت عبدالله افطح از سلسله امامان خویش،
امامت امام کاظم علیه السلام را نیز پذیرفتند و به این ترتیب امام رضا علیه السلام را به عنوان نهمین امام
خود، پذیرا شدند که می توان گفت: ریشه ای ترین عقیده آنان اعتقاد به انتقال امامت از
برادر به برادر بود. بررسی تعامل امام رضا علیه السلام و فرقه فطحیه با روش تاریخی و تحلیلی
موضوع این نوشتار است. نتایج پژوهش درباره تعامل امام و فطحیان حاکی از بازگشت
برخی از فطحیان از عقیده خود است. امام در عین مبارزه با آنان، هدف خود از مبارزه را در
واقع هدایتگری آنان می دانست و در این مسیر تا حدود زیادی موفق شد.
The group of Fathiyyah who believed in the leadership of the eldest son of Imam Sadiq, named Abdullah Aftah, was among the Shiite groups of the age of Imam Ridha. This group itself was divided into some sub divisions; some of their famous jurists, without omitting the leadership of Abdullah Aftah from the train of their Imams, accepted the leadership of Imam Kazim as well. In this order, they regarded Imam Ridha as their ninth Imam. So, the most fundamental belief of them was the convey of Imamah from one brother to the other. Studying the interaction between Imam Ridha and the group of Fathiyyah is the subject of this research and it is trying to deal with this subject in a descriptive-analytic way. The result of this research is as follow: converting some of members of this group from their belief into Imamiyyah by Imam Ridha`s teachings and activities; In this way of antithesis, Imam Ridha was mainly thinking about the guidance of them and he was almost succesful.
خلاصه ماشینی:
این فرقه، خود به دستههایی تقسیم شد و انشعاباتی یافت؛ از جمله این که شماری از فطحیان، که دربردارنده فقهای بزرگی بودند، بدون حذف امامت عبدالله افطح از سلسله امامان خویش، امامت امام کاظم7 را نیز پذیرفتند و به این ترتیب امام رضا7 را به عنوان نهمین امام خود، پذیرا شدند که میتوان گفت: ریشهایترین عقیده آنان اعتقاد به انتقال امامت از برادر به برادر بود.
درباره چگونگی و چرایی کاهش یافتن پیروان عبدالله نکاتی چند طرح شده، از جمله: چند تن از اصحاب امام صادق7، عبدالله افطح را در مسائل فقهی آزمودند و پس از عدم دریافت پاسخهای مناسب (اشعری قمی، 87؛ نوبختی، 77-78؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، 218 و 238-239؛ مفید، 2/221)، و نیز دیدن دلایل حقانیت امام موسی کاظم7 ( نک.
گفتهاند در زمان حیات عبدالله، گروهی از فطحیان (نوبختی، 78؛ اشعری قمی، 87) بهسبب وجود روایاتی از امام جعفر صادق7 که در آنان از امامت امام کاظم7 یاد شده و امامت عبدالله مردود شمرده شده<FootNote No="31" Text=" «...
همچنین معاویة بن حکیم که از فقها و علما (طوسی، اختیار معرفة الرجال، 290) و اصحاب بزرگ امام رضا بوده (نجاشی، 412؛ اردبیلی غروی، 2/236)، از آن حضرت نقل روایت کردهاست (ابن أبی جمهور الأحسائی، 3/297).
صفری فروشانی، فرقههای درون شیعی دوران امامت امام رضا7(با تکیه بر فطحیه و واقفیه)، 7) که فرقه ای نوظهور و نوبنیان بود و در زمان خود حضرت، یعنی پس از شهادت امام موسی کاظم7 پدید آمده بود، و نیز حضور غالیان از فرق منتسب به شیعه بود.