چکیده:
ارداویراف، موبد پارسای ایرانی و بایزید بسطامی، عارف ایرانی سده سوم هجری، با آن که از نظر زمانی، چند قرن با یک دیگر فاصله و زبان و دینی متفاوت داشته اند ؛ هردو دارای تجربه دینی مشترکی بوده اند که در قالب کشف و شهود و طی عروج به آسمان برای آنان رخ داده است. آن ها در پی دستیابی به رازهایی نامکشوف و اسراری مکتوم، پای در سفری روحانی می گذارند و سرانجام به دیدار پروردگارشان نائل می شوند. گرچه بین این دو عروج تفاوت هایی از حیث تعلق داشتن به دو دین مختلف، کاربرد دو زبان متفاوت و برخی دیگر از تفاوت های ظاهری، ساختاری و محتوایی به چشم می خورد؛ اما با استفاده از روش بررسی مقایسه ای این دو تجربه عرفانی، به وجوه و نکات مشترکی می توان دست یافت که این جستار در پی کشف و بیان همین مشترکات است. عبور از طبقات مختلف آسمان ها، دیدار بهشت و دوزخ و ساکنان آن ها، مشاهده فرشتگان و مراتب آنان و سرانجام رسیدن به بارگاه ایزدی از نکات مشترک این دو عروج است.
خلاصه ماشینی:
از عروج بایزید دو روایت در اختیار داریم : یکی صورت کامل این روایت کـه در کتاب النور محمد بن علی سهلگی آمده و عبدالرحمن بـدوی آن را در کتـاب خـود، شطحات الصوفیه ٣ چاپ کرده است ، و روایت دیگر که در نوشتاری مختصـر بـه نـام القصد الی الله تألیف ابوالقاسم عارف نقل شده است .
(همو، ١٧٨/١) اما آنچه در «القصد الی الله » ابوالقاسم عـارف آمـده و از زبـان خادم بایزید- که ماجرای عروج را از قول خود او شنیده- نقـل شـده اسـت ، تقریبـا تفاوتهایی با روایت سهلگی دارد و آنچه در این تحقیق ، مبنـای بررسـی و مقایسـه قرار میگیرد، همین روایت منقول در القصـد الـی الله اسـت کـه بـه همـت نیکلسـن تصحیح و چاپ و به قلم شفیعی کدکنی بـه فارسـی برگردانـده شـده و در پیوسـت ترجمۀ کتاب النور سهلگی (٣٢٥-٣٣٧) آمده است ؛ البتـه در مواقـع لـزوم از روایـت سهلگی نیز استفاده شده است .
(بقلی شیرازی، ١٣٦٠: ١٣٢) چنانکه در پایان عروجش که عطار آن را روایت کرده، میگوید: «به خدایی خدای کـه لـوای من از لوای محمد زیادت است که پیغامبران و خلایـق در تحـت لـوای مـن باشـند» (عطار، ١٣٧٧: ٢٠٧)؛ حال آن که ارداویراف فقط خود را پیغامبر و پیامآوری میدانـد که موظف به ابلاغ پیامی از آن جهان برای مردم است (فرگرد ٤، بنـد ٢) ارداویـراف برای اینکه بتواند پای در این سفر بگذارد، آزمونهایی را پشت سر میگذارد تا اینکـه سرانجام برگزیده میشود؛ حال آن که بایزید، بدون پشت سر گذاشتن چنین آزمـون- هایی، عروج را تجربه میکند.