چکیده:
چکیده
رستم برجستهترین پهلوان ملی در حماسههای ایرانی است. نام رستم در اوستا و دینکرد نیامده، امّا در چند متن پهلوی اشارهای گذرا به نام وی شدهاست که افزودگی برخی از آنها روشن است. داستانهای رستم در دوران اشکانی و ساسانی ــ بویژه پایان دوران ساسانی ــ از شهرت برخوردار بوده و در انتقال به دوران اسلامی در دو شاخة شرقی با محوریّت زبان فارسی (- ایران خاوری) و شاخة غربی با محوریّت زبان گورانی (- ایران باختری) گسترش یافتهاست. بررسی نقش و جایگاه رستم در ایران باختری موضوع این مقاله است. در سدههای 4-5 ق.شاهنامة پیروزان در شاخه غربی شامل تاریخ اساطیری ایران از کیومرث تا بهمن با داستانهای فراوانی از رستم بودهاست. شاهنامه/ گردنامةلارجانی نیز در همدان به پیرو شاهنامة پیروزان فراهم آمدهاست. در حماسههای گورانی به شاهنامهای منثور اشاره شده که گویا شاهنامة پیروزان بودهاست. احتمالا سرچشمة حماسههای گورانی به همین شاهنامه و روایتهای گردنامة لارجانی یا منابع آنها بازمیگردد. حماسههای گورانی دورة کامل زندگی رستم از تولّد تا مرگ وی را در بردارند. علاوه بر داستانهای رستم در شاهنامه فردوسی، روایات افزوده بر شاهنامه، حماسههای پس از شاهنامه، روایتهای نقّالی و گفتاری داستانهای ویژهای از رستم همانند رستم و زنون و رستم و زردهنگ آمده که تنها روایت گورانی آن موجود است.
Rostam is the preeminent national hero in Persian epics. There is no mention of Rostam’s name in Avesta and Dinkard, yet in few Pahlavi texts there are some brief references to his name all the more reason for later addition of it. Rostam’s tales are quite well known and popular in Parthian era and towards the end of Sassanid era in particular and had therefore an important role in transmitting and spreading the tales to the Islamic era in two branches, eastern one with Persian language as the focal point and western one with Gorani language as the main concern. The study of the role and standpoint of Rostam in western Iran is the subject matter of this article. In fourth and fifth lunar century, Piruzan Shahnameh in western branch include the mythological history of Iran from the reign of Kayumars till the reign of Bahman with numerous tales of Rostam. Shahnameh or Gordnameh composed by Larijani in Hamedan was produced following the example of Piruzan Shahnameh. In Gorani epics there is a reference to a Shahnameh in prose which seems to be that of Piruzan. Probably the fountain head of Gorani epics goes back to this Shahnameh and narratives of Gordnameh Larijani and their sources. Gorani epics encompass the full cycle of Rostam’s life from birth to his death. Apart from Rostam’s tales in Shahnameh Ferdowsi, there are extra narratives and epics added after the composition of Shahnameh, also narratives recited by the minstrels or naqqals such as Rostam and Zonoon, Rostam and Zardhang of which only their Gorani versions are available.
خلاصه ماشینی:
فهرست داستان های رستم در این شاهنامه به ترتیب زیر است : ـ داستان های کودکی رستم کشتن ژنده پیل در کودکی/ خون خواهی برای نیای خود و گرفتن دژ/ آوردن کیقباد و نشاندن او به پادشاهی/ رفتن رستم به همدان درپی کیقباد/ آمدن قلون به دستور افراسیاب بر سر راه رستم / دیدار ناآگاهانۀ رستم و قباد و شناختن یک دیگر/ آمدن رستم و کیقباد به شهر و برخورد با قلون / مبارزه رستم با قلون و شکست دادن او ـ پادشاهی کیقباد (١٠٠سال ) جنگ رستم با افراسیاب و ربودن وی از روی زین ـ پادشاهی کیکاوس (١٥٠سال ) قصۀ دیو سپید/ گرفتاری کاوس و کورشدن وی/ کشته شدن دیو سپید به دست رستم و آزادی کاوس / ازدواج رستم با یکی از خواهران کیکاوس / داستان رستم و سهراب / کین - خواهی سیاوش / داستان دژ دیوان / همراهی رستم ، گودرز و گیو با کیخسرو در فتح دژ.
٥. برای بررسی تفصیلی شخصیت رستم ، بنگرید: (سرکاراتی، (١٣٨٥) «رستم »، سایه های شکارشده ؛ قریب ، (١٣٧٧) «پژوهشی پیرامون روایت سغدی داستان رستم »، مهر و داد و بهار، صص ٢٣٣-٢٦٢ ؛ خالقی مطلق ، ١٣٩٠ الف : صص ٤٨٧-٥١٦؛ سرامی، ١٣٨٧: ٧٧٥-٧٩٨؛ رستگار فسایی، ١٣٦٩: ١/ ٤٠٩-٤٥٣؛ - مزداپور، (١٣٨٣) «رستم »، داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر دربارۀ اسطوره ؛ آیدنلو، ١٣٩٠: ٧٣٨-٧٤٠؛ دارا، (١٣٩١) رستم ؛ و نیز اکبری مفاخر، (١٣٩٥) «رستم »، دانش نامۀ فرهنگ مردم ایران (زیر چاپ )).