چکیده:
تاریخ علم نگرش حالمحور به فلسفة علم، آن را صرفا ناظر بر علوم جدید مانند فیزیک و زیستشناسی میپندارد و بخش بزرگی از معرفت بشری مانند کیمیا را که در علم کنونی جایی ندارند، نادیده میگیرد. این مقاله تلاش دارد با پرهیز از چنین نگرشی، به بررسی هستیشناسانه ماهیت علم کیمیا نزد حسن بن زاهد کرمانی، کیمیاگر ایرانی سده هشتم هجری بپردازد. آثار حسن بن زاهد، حاوی ساختاری قوی و اندیشهای منسجم در باب کیمیاست. تعریف کیمیا به عنوان عالم اوسط در اندیشة او نقش محوری دارد و مهمتر آنکه کاربست این مفهوم که کیمیا عالم اوسط است شالودة نظام کیمیایی وی قرار گرفته است. ما در این نوشتار، ابتدا با بهره جستن از شواهدی از حکمت اسلامی، خارج از اندیشة حسن بن زاهد، در چند و چون عالم اوسط بودن کیمیا تامل نمودهایم و آنگاه با رویکرد هرمنوتیکی به متن آثار حسن بن زاهد، چهار دلیلی را که وی خود بر عالم اوسط بودن کیمیا اقامه کرده است، تشریح کردهایم. همچنین در این مقاله نشان دادهایم که وجه وساطت کیمیا به عنوان عالم اوسط، تشابه و تناظر بین عوالم سهگانه است و این تشابه و تناظر بر محمل عناصر چهارگانه و خواص آنها استوار شده است.
From a positivist point of view, philosophy of science is attributed to modern sciences like physics and biology; while traditional sciences such as alchemy have been ignored. Avoiding this presentism, the aim of present study is to investigate the foundations of alchemy of Hassan ibn Zāhed Kermāni, Persian alchemist of 8th/14th century. His compilations contain reasonable and coherent alchemical thought. Identification of alchemy as the mesocosm (middle universe) is principal in his thought and specifically, appliance of this nomenclature formed his alchemy`s framework. In this article, first, we`ve presented some evidences from Islamic literature, other than Kermāni`s writings, implying the concept of middle being. Then we conducted a hermeneutic approach in which Kermāni`s text is used to interpret his four reasons for knowing alchemy as the mesocosm. In his opinion, alchemy has throughout homologies with mankind as the microcosm and also with macrocosm of the universe. Finally it is demonstrated that correlations between these tripartite configuration of Kermāni`s alchemical ontology, all are based on properties of four classical elements including earth, water, air and fire. In other word, role-playing of four elements within all these three realms validates the correspondence between them.
خلاصه ماشینی:
یادآوری میکنیم که تعبیر عالم اکبر برای دنیای پیرامون و عالم اصغر برای وجود انسان بهفراوانی در علم و حکمت دورة اسلامی و بهطور خاص در کیمیا بهکار رفته و تطابق بین آن دو تصدیق شده است.
2 دلیل اول: چگونگی آفرینش خلاصة استدلال حسن بن زاهد در مبحث «آفرینش»، بهمثابة اولین حالت از حالات چهارگانة شباهت عالم اوسط به دو عالم دیگر، معطوف به آن است که در هر سة این عوالم، بهطور یکسان، طبیعت ارکان تشکیلدهندة موجودات باید تناسب داشته باشد تا تکون شیء امکانپذیر شود.
بدین منظور، یکی از موقعیتهایی که حسن بن زاهد پدیدة مرگ را در عالم کون و فساد و بلافاصله (معادل و متناظر آن، عمل تقطیر را) در کارگاه کیمیا تشریح میکند از نظر میگذرانیم؛ او درباب پدیدة مرگ در عالم کبیر چنین میگوید: بدان أرشدکالله که سبب فانیشدن اشیا آن است که عناصر چهارگانة وجود که موجودات مرکب از وی است ازروی صورت برخلاف یکدیگر افتادهاند؛ همچنانکه رکن ترابی در غایت کثافت و ثقل، و رکن ناری در غایت لطافت و خفت است و همچنین عنصر مایی در غایت ثقل و عنصر هوایی در غایت خفت است.
حال، اززبان حسن بن زاهد بیان، بهظاهر، متفاوتی مبنیبر عالم اوسط بودن کیمیا بازگویی میکنیم: بدان أرشدک الله که این عالم اکبر که آرامگاه ماست، به چهار رکن قایم است؛ یکی خاک، دوم آب، سوم هوا، چهارم آتش؛ و این چهارگانه را ارکان گویند و عناصر گویند.
دلیلی که حسن بن زاهد در عبارات بالا (و با تأکید در جملة پایانی) برای عالم اوسط بودن کیمیا اقامه کرده است، ظاهرا با چهار دلیل پیشین متفاوت است.