چکیده:
رسالت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در جامعه ، توسعه کشور در همه ابعاد و ایجاد بستر مناسب برای کلیه افراد به منظور آموختن مهارتها و تواناییها است. شواهد تجربی نشان می دهد افزایش سطح تحصیلات زنان سبب افزایش آگاهی ها ورشد فکری زنان و در نهایت جامعه خواهد شد .از طرف دیگر سهمیه بندی جنسیتی در آموزش عالی برخوردی تبعیض آمیز خواهدبود اگر منابعی چون فرصتهای تحصیلی بر مبنای جنسیت به طور یکسان توزیع نشده باشد . لذا سهمیه بندی جنسیتی ، ورود زنان به آموزش عالی را ناهموار می کند و بالتبع کیفیت زندگی آنان و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد . در مقاله حاضر با ارزیابی روند سهمیه بندی جنسیتی و بررسی نظرات موافقان سهمیه بندی ، و با استناد به برخی مفاهیم نظری و مطالعات تجربی به تبیین این امر پرداخته ایم که روند سهمیه بندی جنسیتی و تبعیض آمیز بودن آن چگونه است و عوامل قانونی شدن سهمیه بندی جنسیتی در آموزش عالی و اسناد علمی برای رد ادله قانونی شدن چنین تبعیضی ، مورد بررسی قرار گرفته است نتایج نشان می دهد روند سهمیه بندی جنسیتی تبعیض آمیز است و سه عامل کلیدی چون آسیب رساندن به حوزه خانواده، نگرش نسبت به توانایی زنان در انجام امور اجتماعی و مشکلات مردان از جمله عوامل موافقان است.که بر طبق یافته هایی چون افزایش بیکاری فارغ التحصیلان زن ، دلایل منزلتی و فرهنگی زنان برای ادامه تحصیل،..، ادله ای که موافقان سهمیه بندی جنسیتی بر مبنای آن قانون گذاری کرده اند رد می شود.
The mission of universities and higher education institutions in society is to develop country in all dimensions along with expansion of insight and knowledge on one hand and to provide suitable conditionon the other hand for all members of society to achieve skills and abilities. Empirical evidence show that increase in women's education level leads to increase in their partnership in social, and quality of life and leads to higher economical growth.. This effect will be particularly evident for family, children and finally society. On the other hand, if resources such as educational opportunities haven't been distributed for both sexes equally, such sexual divisions will make women and men unequal and therefore they will be limited by their gender. Thus, sexual rationing will make the task hard and uneven for women to enter higher education and certainly as a result of that their understanding and awareness will indirectly influence their quality of life and finally this will affect society. In the present study, by analysis of sexual rationing and analysis of agreed and disagreed ideas, such a rationing has been studied by Library and Documentation Procedures. This article tries to show, through this analytical assumption, that sexual rationing is a form of inequality towards men and women; we tried to show the hidden mechanisms of it. Since many supporters of sexual rationing are members of politicians and responsible for decision making in this respect, their reasons have been analyzed
خلاصه ماشینی:
نتـایج نشـان مـی دهـد رونـد سـهمیه بنـدی جنسـیتی تبعیض آمیزاست وسه عامل کلیدی چون آسیب رساندن به حوزۀ خانواده ، نگرش نسبت به توانـایی زنـان در انجام امور اجتماعی ومشکلات مردان از جمله عوامل موافقان سهمیه بندی است که برطبق یافته هـای علمی چون افزایش بیکاری فارغ التحصـیلان زن ،دلایـل منزلتـی و فرهنگـی زنـان بـرای ادامـۀ تحصـیل ، اثرگذاری مثبت تحصیلات زنان برخانواده وروابط درون آن و...
و همچنین برخی نتایج درتانزانیا به این امراشاره داردکه کارهای خانگی سـنگین در عملکرد مدرسه به ویژه برای دختران تأثیرگذار است و حتی به ترک تحصیل منجـر مـی شـود، محدودیت های دیگر ازجمله بارداری ، ازدواج در نوجوانی ، فاصله هـای بسـیار دور ازمدرسـه ، مشکلات اقتصادی ، خشونت درخانه وگـاهی اوقـات درمدرسـه نیـزسـبب تـرک تحصـیل دختران از مدرسه می شود راکوسین ٢و همکاران (٢٠١٢)درپژوهشی نشان دادند که تعصبات جنسیتی بر جسـتجوی کــار توســط فــارغ التحصــیلان دکتــرا،در دانشــگاه هــا اثــر داشــته اســت ؛بــدین گونــه کــه درخواست کنندگانی که نام پسر داشته اند و رزومۀ خود را ایمیل کرده بودند،تصورمی شـد کـه رزومۀ قوی تری دارند،حتی اساتید زن مانند اساتید مرد چنین تعصبات جنسیتی به زنان داشتند و این امر ناشی از مشکل فردی اساتید نبود،بلکه ناشی از برداشـت هـای فرهنگـی و تعصـبات 1.
لذا افزایش چشمگیر سهم زنان درثبت نام مقطع متوسطه درسال های اخیـر _سهم زنان ازآموزش متوسطه از ٣٥%درسال ١٣٧٥ به ٥٠%درسـال ١٣٨٥ رسـیده اسـت - مهم ترین دلیل برتری تقاضای اجتماعی آموزش عـالی زنـان بـه شـمار مـی رود کـه بـالتبع آن پذیرفته شدگان زن درآموزش عالی نیز بیشتر شده است (شیری ، ١٣٩١).