چکیده:
امروزه گسترش جریان های تندرو مذهبی و بنیادگرا در جهان به عنوان مسئله اساسی دولت های جهان تبدیل شده است. انواع بنیادگرایی در مذاهب و ادیان مختلف وجود دارد که در اینجا بنیاد گرایی اسلامی مدنظر است. در فرهنگ لغات سیاسی آکسفورد، از بنیادگرایی اسلامی برای توصیف هر حرکتی که خواهان اجرای کامل و بی چون و چرای آموزه های قرآن و شریعت باشد استفاده شده که این امر با توجه به وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای مختلف توامان با تعصبات شدید فرقه ای و حرکت های خشونت آمیز شده است. بدون تردید یکی از متغیرهای موثر در سیاست های امنیتی هر کشور تهدیدها و فرصت های بوجود آمده از ناحیه همسایگان آن کشور است. در این بین فوری ترین تهدیدات و خطرات همواره از ناحیه همسایگان برای کشورها متصور می باشد که بر رفتار سیاسی، استراتژی ها، منافع و اهداف ملی، امنیت ملی، تمامیت ارضی، بقا و موجودیت کشورها اثر می گذارد. که از میان کشور پاکستان در این مقاله بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
"شکل گیری پاکستان پاکستان در زمانی به جود آمد که از لحاظ شرایط تاریخی جهان بین الملل یک جنگ عظیم جهانی را پشت سر گذاشته بود و به لحاظ موقعیت ابرقدرت ها در روابط جهانی و نظام بین الملل قدرت های سنتی جهان مانند انگلیس که از جنگ های جهانی بسیار آسیب دیده بودند و در دوران شرایط بازسازی پس از جنگ قرار داشتند بالاجبار باید از مناطقی که به طور سنتی در آن حضور داشتند می کاستند تا بطور سنتی فشار اقتصادی و سیاسی کمتری را متحمل می شدند اما با توجه به سیاست های استعماری این کشورها در تشکیل مرز های مصنوعی و نوعی جداسازی قومی بر حسب نژاد و مذهب در مستعمرات خود سیم های فشارهای قوی اختلاف را کشیدند تا همواره این مناطق آبستن درگیری های شدید شود زیر که عقیده افراد عامل در هم تنیدگی و جدا شدن افراد از هم بود.
(شفیعی، ثالثی، اقبال، تابستان 1389، 198) بحران افغانستان و حمله شوروی به آن از اصلی ترین مواردی را که برای انجام خوسته های گروه های بنیادگرا مانند طالبان تسهیل نمود نظامی نمودن طلبه هایی بود که در مدارس مذهبی شکل گرفته در این ایام در پاکستان بوجود آمده بود و به یمن دلارهای نفتی عربستان سعودی و حمایت های آمریکا این طلبه های فارغ التحصیل برای آنچه که خود می پنداشتند صحیح است از ابزار به دست آمده تسلیحاتی در پیشبرد اهداف خود که غایت آن تشکیل حکومت اسلامی بود بهره می گرفتند."