چکیده:
فلاسفه حسی در مسئله شناخت نقشی اساسی برای عقل قائل نیستند و معتقدند فقط ادراکاتی مورد اعتماد است که از طریق حس به دست آمده باشد. ولی فلاسفه عقل گرا همچون کانت محدود کردن شناخت به تصورات حسی را موجب فرو ریختن پایه های معرفت دانست هاند و سعی در پررنگ کردن نقش عقل در مقابل حس داشته اند. به اعتقاد کانت، شناخت حاصل ترکیب تصورات حسی با دست های از مفاهیم فطری است که این مفاهیم از حس به دست نیامده اند. از دیدگاه شهید مطهری، مقولات ذهنی کانت، که به کلی از عالم عین بیگانه اند، نه می تواند مشکل اساسی شناخت و ارتباط ذهن با خارج را حل
کند و نه قادر است عقل را از تحت قلمرو حس بیرون آورد. اما در فلسفه اسلامی این خلا به واسطه معقولات ثانیه پر شده است و از طریق آنها نه تنها حلقه مفقوده شناخت کامل می شود، بلکه نقش پررنگ عقل در عرصه معرفت شناسی ظاهر خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
در مســئله شناخت آنچه مهم است اين است که چگونه انسان از ذهن مايه مي گيرد، ولــي در عين حال از خارج هم دور نمي شــود و اين نکته اي اســت که فلاســفه غربي همچون کانت و ديگران از حل آن عاجز بوده اند، ولي در فلســفه اســلامي به واســطه معقولات ثانيه حل شده است (آثار، ٣١٤/٩-٣١٦).
اين اســت که به اعتقاد ايشان توجه به آراي فلاسفه غرب و آشنايي با کاستي و عجز آنها از حل مسئله شناخت ، علاوه بر اينکه ما را با زواياي دقيق و برجسته ديدگاه فلسفه اسلامي راجع به شــناخت آگاه مي کند، نقش فوق العاده معقولات ثانيه در گسترش کمي و کيفي تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري معرفت بشر را بيش از پيش روشن خواهد کرد (آثار، ٤٠٤/٩).
سال دوم ، شماره ششم و هفتم ، تابستان و پاييز ٩٢ اشــکال دومي که به اعتقاد اســتاد شــهيد بر کلام کانت وارد اســت اين است که بر فرض که وجود چنين مفاهيم پيش ســاخته اي را بپذيريم ، از اجتماع اموري صرفا ذهني با تصورات و مفاهيمي خارجي چگونه معرفت حاصل شــده و شــناخت شکل خواهد گرفت .
کانت آنها را فطري و پيشــيني مي دانست ، ولي طبق فلسفه اسلامي ذهن قبلا از خودش چيزي ندارد بلکه بعد سال دوم ، شماره ششم و هفتم ، تابستان و پاييز ٩٢ از آنکه اشــيا از خارج وارد ذهن شد، وجود ذهني امور عيني داراي اين صفات در ذهن مي شود.