چکیده:
شیخ محمد سند بحرانی در کتاب «اسلام معیه الثقلین لا اسلام المصحف منسلخا من الحدیث» مدعای قرآنیون را در اکتفا به قرآن در فهم دین در ضمن 28 فصل پاسخ می گوید. نگارنده در این مقاله پس از مقدمه ای در باره مدعای قرآن بسندگی و دیدگاه های پیروان آن و فهرستی از 28 فصل کتاب سند، برخی از آنها را به اختصار توضیح می دهد. از جمله: عرضه متشابهات قرآن بر محکمات، انحصار تاویل قرآن به اهل تطهیر و احاطه آنها بر قرآن، توضیح مبانی علم الحدیث و اقسام وحی.
الشیخ محمد سند البحرانی یجیب عن إدعاء القرآنیین فی الإکتفاء القرآنی فی فهم القرآن فی کتاب « الاسلام معیة الثقلین لا اسلام المصحف منسلخا من الحدیث» فی ثمانیة عشر فصلا. بعد تمهید حول إدعاء الإکتفاء القرآنی و آراء أتباعه و فهرس 23 فصلا من کتابه یبین الکاتب بعضها موجزة؛ منها:ابراخ متشابهات القرآن إالی المحکمات، حصر تأویل القرآن فی اهل التطهیر و إحاطتهم علی القرآن، تبیین مبانی علم الحدیث و اصناف الوحی.
Sheikh Mohammed Sind Bahrani، in the book "اسلام معیة الثقلین لا اسلام المصحف منسلخا من الحدی،" responds to the claim of Quraniyun who Believe Quranic inclusive sufficiency in understanding religion in 28 chapters. In this article، the author after a brief introduction about this claim and the views of its followers and a list of the 28 chapters of Sind’s book، explains some of them briefly، among them: checking Motashabehat by comparing them by Mohkamat، limitation of the Qur'an's interpretation to Ahl Tathir، and their dominance on the Qur'an، the explanation of the principles of Ilm al-Hadith and the types of revelation.
خلاصه ماشینی:
"3-2- محکمات و متشابهات در کتاب الهی سند در فصل دوم، در نفی قرآن بسندگی، به آیه هفتم سوره آل عمران استناد می¬کند که قرآن را دارای دو گروه آیات محکم و متشابه میشمارد، نیاز به روایات اهل بیت را در شناخت آیات متشابه و تأویل آن بدین گونه تبیین میکند: 1.
3-7- اقسام وحی شیخ سند در مجلس پانزدهم به موضوع اقسام وحی میپردازد، با این هدف و رویکرد که بگوید معتقدان به قرآن بسندگی، هستند از تأویل قرآن کریم که به صورت وحی غیر تشریعی به پیامبر و پس از ایشان به اهل بیت میرسید غافل ماندهاند، در حالی که قرآن بدون تأویل رها نشده است.
سنت نبوی که معصومان آن را حفظ کردند، همان وحیای است که جبرئیل آن را برای پیامبراکرم آورد یا به طریق دیگر یعنی یا مستقیم و بدون واسطه یا به صورت غیر مستقیم، همانطور که حاصل آن امروزه در مصحف قابل دسترسی است؛ اما باید گفت که وحی به قرآن کریم منحصر نمیشود، بلکه حدیث قدسی کلام الهی است، در حالی که مصحف نیست.
» (حجر، 91) خداوند متعال بیان تنزیل و مصحف را به عنوان مسئولیتی به پیامبر و اهل بیتش سپرده است که به او در علم و وحی اتصال دارند، چنانکه در این آیات میفرماید: «أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم و لعلهم یتفکرون» (نحل، 44) و فرمود: «هو الذی بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة» (جمعه، 2) تعلیم معانی و حقایق قرآن کریم وظیفه و مسئولیت پیامبر است که خداوند به او عطا کرده، بنابراین تفسیر مصحف شأن الهی است."