چکیده:
کتاب «الفصول المهمة فی اصول الائمة» تالیف شیخ حر عاملی، از جمله جوامع حدیثی مطلقی است که در دوران متاخرین تالیف یافته و 3194 حدیث دارد که از دو مقدمه و پنج بخش تشکیل شده است. مقدمه اول به انگیزه و چگونگی تالیف اثر و مقدمه دوم به بحث حجیت دلالت لفظ عام بر مصادیق آن پرداخته است. روایات کتاب در بخش های پنج گانه اصول اعتقادی، اصول فقه، احکام فقهی، روایات طبی و نوادر ترتیب یافته اند. انگیزه مولف در تالیف این جامع آن بوده است که نشان دهد، تمام معارف دینی را می توان با توجه به روایات امامان شیعه: و بدون رجوع به استنباطات به دست آورد. نوشتار حاضر با کاربست قریب به بیست اصل که در قالب چهار محور عمده سامان یافته اند، به بررسی ویژگی های ساختاری این جامع حدیثی و ملاحظات مولف در تدوین آن پرداخته است. ساختار غریب این جامع که ناشی از عدم ارائه دسته بندی موضوعی روایات از سوی مولف در هر کدام از بخش های کتاب است، باعث گردیده تا این اثر با اقبال درخوری مواجه نشود. طبقه بندی موضوعی این جامع حدیثی ارزشمند می تواند گام موثری در رونق یافتن آن و رجوع طبقات مختلف به آن باشد. معرفی مختصر عاملی و فهرست آثارش همراه با تبیین ملاحظات فنی و علم الحدیثی او نیز در این مقاله آمده است.
کتاب «الفصول المهمة فی اصول الأئمة» للشیخ حر العاملی من الجوامع الروائیة الملئة التی ألفت فی عصر المتأخرین ولها 3194 روایة و مکونة من المقدمتین و خمسة فصول. المقدمة الأولی تطرقت إلی الباعث و کیفیة تألیف الأثر و المقدمة الثانیة تطرقت إلی موضوع حجیة دلالة لفظ العام علی مصداقیاتها. ر وایات الکتاب منسقة فی الاقسام الخماسیة و هی المبادیء الإعتقادیة، اصول الفقه، الاحکام الفقهیة، الروایات الطبیة، و النوادر. باعث الکاتب فی تألیف هذا الجامع هو أن یرینا بأن نقدر للحصول علی جمیع معارف الدینیة نظرا إلی روایات أئمة الشیعة بدون رجوع إلی الإستنباطات. هذا المقال تطرق إلی الخصائص الترکیبیة لهذا الجامع
الروایی و ملاحظات المؤلف فی تکوینه. الترکیب الغریب لهذا الجامع هو ناجم عن عدم إرائة التصفیف الموضوعی للروایات من جانب المؤلف فی کل قسم من أجزاء الکتاب و هوأدی إلی أن لا یواجه الإقبال الخلیق. التصفیف الموضوعی لهذا الجامع الروایی القیم یستطیع أن تکون خطوة مؤثرة فی إنتعاشه ورجوع الطبقات المختلفة من الناس إالیها. جاء فی هذا المقال تعریف وجیز للعاملی فهرس آثاره مع تبیین ملاحظاته التقنیة و علم الحدیثی له.
The book "Al-Fosoul Al-Mohemmah fi Usul Al-Aemmah" by Sheikh Hour Ameli، is one of the most undoubtable comprehensive collection of hadiths that has been compiled in the recent period and has 3194 hadiths consisting of two preambles and five sections. The first introduction is dealing with motivation and processes of composing the work and in the second introduction the discussion on the validity of the applying the word عام on its implications has been addressed. The narrations of the book are arranged in five sections of the principles of belief، jurisprudenceاصول فقه ، jurisprudential rulesاحکام فقهی ، medical narratives، and نوادر. The author's motivation to compile this book was to show that all religious teachings can be obtained by referring to the traditions of the Shiite Imams and without any reference to the
Ahlul Bayt. Mirza Isfahani mentioned his reasons in his book Mesbah Al-Hadi: 1. Quran is in the language of Divinity. Therefore، on one hand، it is not like human words، and on the other hand، it is the source of every science and it is continuous and does not end. Therefore، the principle of everything is in the Quran. 2. Quran has been revealed to the Prophet.
inferences. This paper by using nearly 20 principles، which are organized in the form of four major axes، is to study the structural features of this comprehensive book of hadith and the author's considerations in its preparation. The strange structure of this comprehensive book which is due to the lack of subject-based presentation of traditions by the author، has made this work unwelcomed. The subject-based classification of this
comprehensive book of Hadith can be an effective step in thriving it and being referred to by different levels of knowledge. A brief introduction of Ameli and the list of his works، along with the explanation of his technical and scientific considerations، are also presented in this article.
خلاصه ماشینی:
"ک: فضلی،1416: 74-81؛ حکیم،1390: 196؛ امین عاملی،1403: 1 /638) از این رو علامه طباطبایی کسانی را که به بهانۀ وجود روایات ساختگی، احادیث را به کلی کنار گذاشته اند، تخطئه کرده، کار آن¬ها را سوء استفاده از وجود روایات ساختگی و تفریط نسبت به احادیث می داند و می نویسد: «قبول مطلق روایات، تکذیب موازینی است که در دین برای تشخیص حق از باطل تعیین شده و نسبت دادن باطل و سخن لغو به پیامبر است، اما رها کردن همة روایات نیز تکذیب موازین و لغو و باطل دانستن قرآن عزیزی است که باطل به هیچ وجه به آن راه ندارد؛ [زیرا] خدا [در قرآن] فرموده است: «و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» (حشر:7)، «و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله.
نتیجه¬گیری از جمله آسیب های روشی دمنهوری در الهدایة و العرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قرآن بسندگی و نفی حجیت سنت در فهم و دریافت آموزه¬های دینی از قرآن به بهانة وجود روایات جعلی در میان آن¬هاست؛ جعل و وضع و نقل ناقص اخبار، پذیرفتنی است، اما نمی توان کلیت سنت را مورد انکار قرار داد؛ زیرا انکار سنت در تقابل با آیاتی است که در آن¬ها سخن از ضرورت اطاعت و پیروی از پیامبر در اوامر و نواهی و قضایا و احکام به میان آمده است و ایشان را مفسر و بیانگر آیات قرآن معرفی کرده است."