چکیده:
از آنجاکه شیوهی یادگیری زبانآموزان براساس سبکهای یادگیری (شنیداری، دیداری، لامسهای، حرکتی، انفرادی و گروهی) آنان با یکدیگر متفاوت است، هریک از آنها با تمرکز بر حسی خاص فرآیند یادگیری را طی میکند. اما با توجه به زمان محدود مدرس، امکان تدریس براساس سبکهای یادگیری زبانآموزان در کلاس واحد وجود ندارد و او باید شیوهی تدریسی را برگزیند که برای همهی زبانآموزان فارغ از نوع سبک یادگیری آنان جذاب باشد. یکی از الگوهایی که سعی دارد با ایجاد هیجان مطلوب و تاثیرگذاری بر حواس، توان یادگیری زبانآموزان را فارغ از نوع سبک یادگیری آنان افزایش دهد، الگوی هیجامد است که متشکل از 3 مرحلهی هیچآگاهی (تهی)، برونآگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی) و درونآگاهی (درونی و جامع) است. در پژوهش حاضر سعی بر این بوده است که با معرفی الگوی هیجامد و مولفههای سهگانهی آن (هیجان، حواس و بسامد)، تاثیر استفاده از این الگو بر میزان غرقگی و سبکهای یادگیری ادراکی یادگیرندگان زبان فارسی با استفاده از پرسشنامههای هیجامد (پیشقدم، 2015)، سبکهای یادگیری ادراکی (رید، 1987) و غرقگی (سیکزنت میهالی، 1975) مورد بررسی قرار گیرد. بدینمنظور، 60 زبانآموز زن غیرفارسیزبان از 16 کشور با سطح زبانی یکسان در زبان فارسی (سطح زبان فارسی 7) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پس از طی 22 جلسه تدریس برای 4 گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت زمان 7 هفته براساس الگوی هیجامد مورد ارزیابی قرارگرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که علیرغم سبک یادگیری ترجیحی متفاوت زبانآموزان در روند یادگیری زبان فارسی، الگوی هیجامد با ایفای نقش میانجی میان سبکهای یادگیری و غرقگی و بهدلیل درگیرکردن چند حس زبانآموز بهطور همزمان باعث تولید هیجان مثبت و ایجاد احساس لذت در زبانآموزان شده و اثر سبکهای یادگیری ادراکی را خنثی کرده است. لذا الگوی تدریس مبتنی بر هیجامد میتواند جایگزین مناسبی برای تدریس بر اساس سبکهای یادگیری ادراکی باشد.
خلاصه ماشینی:
معرفي هيجامد و بررسي تأثير آن در غرقگي و سبک هاي يادگيري فارسي آموزان غيرايراني شيما ابراهيمي دانشجوي دکتري زبان شناسي- دانشگاه فردوسي مشهد 1 رضا پيش قدم استاد آموزش زبان انگليسي و علوم تربيتي- دانشگاه فردوسي مشهد اعظم استاجي دانشيار زبان شناسي- دانشگاه فردوسي مشهد سيد امير امين يزدي دانشيار علوم تربيتي و روان شناسي- دانشگاه فردوسي مشهد چکيده ازآنجاکه شيوه ي يادگيري زبان آموزان براساس سبک هاي يادگيري (شنيداري، ديداري، لامسه اي، حرکتي، انفرادي و گروهي) آنان با يکديگر متفاوت است ، هريک از آن ها با تمرکز بر حسي خاص فرآيند يادگيري را طي ميکند.
در پژوهش حاضر سعي بر اين بوده است که با معرفي الگوي هيجامد و مؤلفه هاي سه گانه ي آن (هيجان ، حواس و بسامد)، تأثير استفاده از اين الگو بر ميزان غرقگي و سبک هاي يادگيري ادراکي يادگيرندگان زبان فارسي با استفاده از پرسش نامه هاي هيجامد (پيش قدم ، ٢٠١٥)، سبک هاي يادگيري ادراکي (ريد، ١٩٨٧) و غرقگي (سيکزنت ميهالي، ١٩٧٥) مورد بررسي قرار گيرد.
اين امر در تأييد پژوهش پيش قدم (٢٠١٦) است که براساس يافته هاي آن اشتياق به تعامل در بين زبان آموزان با شرايط يکسان ، ميتواند ملاکي براي يادگيري بهتر آن ها باشد و هرچه سطح هيجامد بالاتر باشد، ميزان اشتياق به تعامل نيز بالاتر خواهد بود.
Emotioncy in language education: From exvolvement to involvement.
Visual, Auditory, Kinaesthetic Learning Styles and Their Impacts on English Language Teaching.