چکیده:
فهم و معنا کردن برخی از اسماء و صفات الهی آسان است و مشکلی در این زمینه وجود ندارد، اما فهم برخی دیگر به راحتی ممکن نیست و علما و مفسران راه های مختلفی را در این مورد پیموده اند. دراین مقاله ما این راه ها و روش ها را بیان کرده، علاوه بر نقل و توضیح آن ها، شیوه های نادرست را با بیان ادله نقد و راه های درست را نیز با بیان دلیل اثبات می کنیم. روش بحث در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. نتیجه ای که در پایان به آن دست یافتیم این است که دو روش از پنج روشی که در این زمینه وجود دارد، صحیح بوده که عبارتند از: 1. حقیقت و مجاز. 2. روح وگوهر معنا و سه روش دیگر نیز نادرست بوده و استفاده از آن ها صحیح نیست که عبارتند از: 1. اشتراک لفظی. 2. حمل بر معنای حقیقی (طبق نظریه اهل ظاهر). 3. حمل بر معنای حقیقی (طبق نظریه برخی از بزرگان عرفا).
خلاصه ماشینی:
«براساس این دیدگاه میتوان گفت که الفاظ متشابهی که در قرآن به خدا نسبت داده میشود، نه تنها در معنای خود و به نحو حقیقی به کار رفتهاند، بلکه اساسا هیچ نسبتی با معانی و مصداقهای محسوس ندارند؛ مثلا واژه «عالم» درمورد خدا، اساسا معنایی متفاوت با کاربرد این صفت در خصوص مخلوقاتی چون انسان دارد و همان گونه که مثلا واژه «عین» به معنای چشم با واژه «عین» به معنای طلا و نقره مشترک لفظی است، واژه «عالم» نیز در جایی که به خدا نسبت داده میشود، با این واژه وقتی در مورد غیر او به کار میرود، مشترک لفظی است.
(شیواپور، 1394: 57) سید محمدعلی أیازی نیز در نقد یکی از تبیینهای نظریه روح معنا مطلبی دارند که مناسب با بحث ما به نظر میرسد: «قصد معنای ماورایی و غیر مادی با ارتکاز عرفی ناسازگار است و اگر سخن از شاهد باشد، دیگر از وضع واضع نیست و مجاز تلقی میشود.
ک: به تفسیر «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» ذیل آیه شریفه «إلی ربها ناظرة» (قیامة/23) (طبرسی، 1360: 26/ 116)"/> (فخر رازی، 1420: 3/ 610) مرحوم علامه طباطبایی نیز در موارد متعددی در تفسیر آیات قرآن کریم از مجاز استفاده نمودهاند: «بسیاری از علمای لغت برای کلمه "ید" معانی زیادی غیر از "دست" ذکر کردهاند، اما این کلمه دارای چند معنا نیست، بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی به طور استعاره به کار میرود.