چکیده:
هدف: مسئله اصلی این است که مبنای زندگی اجتماعی چیست و چه استلزاماتی بر تمدن سازی اسلامی دارد؟ نوشتار حاضر کوشیده است با بررسی نظریه های قدیمی و رایج مدنی بالطبع بودن آدمی در دیدگاه حکمای گذشته، با ارائه نظریه جدید «ماهیت استرشادی» حیات اجتماعی آدمی، استلزامات آن را در تمدن سازی اسلامی بررسی نماید.
روش: مقاله حاضر بر روش نظریه بنیادین است و معتقد است نظریه ها همراه با زمینه های فرهنگی، بر مبانی نظری خاصی استوار بوده و استلزاماتی خاص دارند.
یافته ها: بر اساس این نظریه، اقتضای حکمت الهی تجهیز و آماده سازی فطری بشر برای هدایت جویی و رشد است و چنین غایتی به مثابه غایت فعل الهی در خلقت آدمی و زندگی اجتماعی وی نیز بازتاب دارد. چنین نگاهی به ماهیت زندگی اجتماعی، مستلزم آن است که تمدن سازی مطلوب می بایست مبتنی بر هدایت و رشد بوده، با محوریت هادیان الهی و مشارکت متعهدانه شهروندان در این امر صورت پذیرد و چنین تمدنی، در تمدن سازی موعود الهی نیز رقم خواهد خورد.
نتیجه گیری: تمدن سازی اسلامی بر اساس مبنای جامعه شناختی می بایست امام محور باشد.
Objectives: The question of foundations of social life is an old question. But the main problem is to define the basis of social life and its implications on civilization construction. This essay by evaluating the previous theories on social innate nature of human beings and offering a new theory of "Guidance Centrality of Human Social Life"، tries to show its implications on civilization construction.
Method: Research method is fundamental theory that offers that theories are established upon reflective foundations and social context.
Results: According of our new theory، Divine wisdom requires grounds of guidance in human innate and his private and social life. This theory implies that civilization construction must be based upon Guidance and Divine Guide and participants on this civilization must look for guidance.
Conclusion: The author of the present research concludes Islamic civilization construction which is based on sociological elements has to be in accordance with the guidance of Imam [ the supreme Leader of Muslim community
خلاصه ماشینی:
استلزامات نظریۀ «ماهیت استرشادی فطری زندگی اجتماعی» در تمدنسازی اسلامی ( غلامرضا بهروزی لک علی رجبزاده چکیده هدف: مسئلۀ اصلی این است که مبنای زندگی اجتماعی چیست و چه استلزاماتی بر تمدنسازی اسلامی دارد؟ نوشتار حاضر کوشیده است با بررسی نظریههای قدیمی و رایج مدنی بالطبع بودن آدمی در دیدگاه حکمای گذشته، با ارائۀ نظریۀ جدید «ماهیت استرشادی» حیات اجتماعی آدمی، استلزامات آن را در تمدن سازی اسلامی بررسی نماید.
یافتهها: بر اساس این نظریه، اقتضای حکمت الهی تجهیز و آمادهسازی فطری بشر برای هدایتجویی و رشد است و چنین غایتی به مثابۀ غایت فعل الهی در خلقت آدمی و زندگی اجتماعی وی نیز بازتاب دارد.
اما با تأمل در مبانی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و متون دینی میتوان به این نکته رسید که ماهیت زندگی انسانها نه تنها صرف طبع انسانی، بلکه در راستای توجه و تمرکز بر یک نیاز فطری اعظم است که همان سعادت و رشد و هدایت میباشد.
به اختصار نظریۀ استرشادی ماهیت زندگی اجتماعی که نگارنده مدتی است بر آن تمرکز کرده و در قالب یک نظریه در حال ارائه میباشد، مدعی است حیات اجتماعی بر اساس فطرت الهی انسان در راستای جهتگیری به هدایت و رشد شکل گرفته است و به تعبیر قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) مبتنی بر محوریت هادی و راهنما یا همان امام است تا افراد غیر کامل یا همان مأموم، از طریق کسب نور و هدایت از هادی یا امام به هدایت برسند.
Tehran: Scientific and Cultural Pub. Jafari, mohammad taghi (1994).