چکیده:
از زمانی که شعر زبان گویای عرفان گردید جنبه رمزگونگی نیز با آن ملازم شد. شمس مغربی که از پیروان مکتب ابن عربی(محی الدین) است، گرایشهای عارفانه و صوفیانه ای درشاعری به این جنبه دارد و در این راه به تاسی از مراد خود مفاهیم و مضامین عالی تصوف را به صورت سمبلیک بیان کرده است.یکی از شیوه های زبان نمادین شعر عرفانی که در کلام شمس مغربی و بسیاری از شاعران عارف مشهود استکاربرد پدیده های طبیعی: دریا، باران، چشمه و... درهیات نماد و رمز عرفانی است. شمس با رویکردی عرفانی دست به نمادسازی زده و غالبا در خدمت مفهوم وحدت وجود و مقولات مرتبط با آن به کار گرفته است. هدف این پژوهش نیزشناسایی نماد های طبیعی اشعار مغربی که در این حوزه وارد است می باشد.
خلاصه ماشینی:
2-پیشینه تحقیق در زمینه مفاهیم عرفانی و رمزی اشعار فارسی شمس مغربی چندین تحقیق صورت گرفته؛ از جمله پایان نامه ها، کتاب ها و مقالاتی که در این زمینه به چاپ رسیده اند به موارد زیر باید اشاره کرد: - پایاننامهها: 1) ناصری، افسانه، (1391)، فرهنگ لغات و اصطلاحات دیوان شمس مغربی، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی مهدی فیاض، دانشگاه امام خمینی قزوین.
» (سجادی، 1383: 1) شمس مغربی از نماد آب برای بیان اصالت مقوله وحدت وجود استفاده کرده و میگوید آب، آب است و اگر هم اختلافی در رنگ و مزه آن دیده میشود ناشی از تفاوت محل یا مشکل مزاجی است: به لون و طعم اگر آب مختلف باشد ز اختلاف محل است و انحراف مزاج (مغربی، 1393: 99) حتی در جایی دیگر به طور صریح از ترکیب «آب وجود» استفاده کرده است: جهان به شکل سراب است پیش آب وجود به شکل آب چرا شد عیان سراب بگو (همان: 170) این بیت به نوعی با بیت پیشین پیوند دارد؛ بدین صورت که ممکن است انحرافی پیش بیاید و سراب با آب یکسان پنداشته شود.
در بیت زیر باز هم از آب به عنوان نماد عالم وحدت استفاده کرده است؛ اما این بار به این نکته اشاره دارد که در عالم وحدت تفاوت بین ذات و صفات برمی خیزد و همگی یک ذات واحد می شوند: ندانم از چه سبب تشنهام چو من خود را به ذات و نعت و صفت عین آب می بینم (همان: 150) 5-1-1-2- آب حیات آب حیات عبارت است از «آب چشمه ای اساطیری که هرکه از آن بنوشد به زندگی جاوید دست یابد.