چکیده:
موضوع وحدت و کثرت وجود در بین عرفا و فلاسفه از اهمیت ویژهای برخوردار است. وحدت وجود با ظهور ابنعربی و ارائه اصول و مبانی عرفان به سبک نظری، جلوه تازهای پیدا کرد و پس از او به یکی از مهمترین ارکان هستیشناسی عرفانی تبدیل شد. ابنعربی صراحتاً در کتب مختلف خود علیالخصوص در دو اثر مهم خود، فتوحات مکیهو فصوصالحکم، مفصلاً به تبیین این نظریه همت گماشت. از میان عارفان و فیلسوفان متأخّر، امام خمینی از وحدت وجود تقریر خاصی به دست داده است. امام در مصباح الهدایه به تبیین مراحل ظهور حضرت حق، رابطه ظهورات با مقام غیب الغیوب و نسبت اسماء و صفات با ذات احدیت پرداخته است. از نظر امام، تمامی ظهورات حق، حجابی برای مقام غیبالغیوب است. در تفسیر سوره حمد نیز امام پس از توضیح اسماء الله و بیان فنای اسم در مسمّی تاکید میکند که انسان تنها از طریق مراتبی از اسمای الهی میتواند از ذات مقدس الهی به آگاهی ناقصی دست یابد.
خلاصه ماشینی:
لذا عبارت هایی مانند عبارت زیر که دلالت بر وحـدت در عـین کثـرت دارد، فقط با جمع میان تشبیه و تنزیه قابل درک است : فالحق خلق بهذا الوجه فاعتبروا و لیس خلقا بذاک الوجه فادکروا جمع و فرق فان العین واحدة و هی الکثیرة لا تبقی و لا تذر (ابن عربی ١٣٩٣: ٧٩) ابوالعلاء عفیفی در شرح ابیات فوق چنین مینویسد: «منظور این است که وجود حقیقت واحد است ولیکن به واسطۀ تجلی در صورت های مختلف ، متعدد میگردد.
نخست در آیینه تمام نما و سپس در آیینه های دیگر به ترتیبی که استحقاق آن را داشتند در جهت وسعت و تنگنایی که هر چه وسعت آیینه بیشتر استحقاقش بـرای تجلـی در آن زیادتر بود و پس از این حب ذاتی تعلق یافت تا ذات خـود را در عـین مشـاهده کنـد لـذا از پشـت پرده های اسماء در آیینه های خلقی تجلی کرد و در اثر این تجلی بود که عوالم با ترتیـب و نظمـی خاص در آیینه های وجود تجلی کرد» (امـام خمینـی ١٣٨١: ٤٥- ٤٤) ١ بـر اسـاس مطالـب فـوق ، امـام ج خمینی به زیباترین و دقیق ترین بیانات عرفانی تا سر حد امکان مراحل ظهور حضرت حـق و رابطـه ظهورات را با مقام غیب الغیوب ، و اسماء و صفات را با ذات احـدیت بیـان کـرده انـد و چگـونگی صدور کثرات از ذات احدیت و جمع بین کثرات و وحدت در تمامی مراحـل اسـماء و صـفات را شرح داده اند.