چکیده:
یکی از نظریههای نوین درباره زبانشناسی و جنسیت، تئوری DSL از دکتر رابین لیکاف، زبانشناس برجسته آمریکایی است. وی بهاختصار معتقد است که سبک گفتار زنان و مردان، حتّی در پوشیدهترین حالات، کاملاً متمایز از هم است و بر مبنای تقسیم ساختار جنسیتی زبان به دوشاخه فکری و زبانی تشخیص داده میشود. نگارندگان مقاله حاضر از این نظریه برای تحلیل کارکرد زبان در شعر جهان ملک خاتون، شاعره قرن هشتم هجری که نخستین شاعرهای است که دیوان نسبتاً کاملی از وی بهجامانده است، بهره بردهاند. علت این بررسی ازآنروست که در چند اثر پژوهشی که بهصورت مختصر و ضمنی از شعر جهان ملک سخن رفته، زبان اشعار او پیرو زبان موجود در شعر مردان همعصر و پیش از وی دانسته شده است و جنبه زنانه کارکرد زبان در شعر او موردتوجه قرار نگرفته است. یافتههای این بررسی در شاخه زبانی که ازجمله آنها، بسامد بالای استفاده شاعر از واژگان با بار معنایی اشتراک و معیت است و نیز در شاخه فکری که ازجمله آنها، بسامد بالای صراحت در اظهار عواطف زنانه است، نشاندهنده کارکرد زبان زنانه در شعر جهان ملک است. در واقع، نظریه لیکاف به دلیل توجه به زوایای مختلف کارکرد زبان و جنسیت در آثار ادبی، الگویی مناسب برای بررسی آثار ادبی از نگاه زبان و جنسیت است.
خلاصه ماشینی:
یافته های این بررسی در شاخه زبانی که ازجمله آن ها، بسامد بالای استفاده شاعر از واژگان با بار معنـایی اشتراک و معیت است و نیز در شاخه فکری که ازجمله آن ها، بسامد بالای صراحت در اظهـار عواطـف زنانه است ، نشان دهنده کارکرد زبان زنانه در شعر جهان ملـک اسـت .
در مقاله حاضر، علت انتخاب این نظریه برای بررسی شعر جهان ملک خاتون این بـود کـه وی هم نخستین غزل سرای زن در ادبیات فارسی است که شعر او تقریبا به شکل کامل در دست است و نیز اینکه افرادی که از شعر وی سـخن گفتـه انـد، اشـعار او را متـأثر از سـاختار شـعر مردان و سنن ادبی مردانه در عصر وی دانسته اند، حال آنکه بر مبنای این نظریـه و بـا بررسـی دقیق تر می بینیم که در واقع ، اساس ساختار زبانی جهان ملک با شاعران مرد هم عصر و پیش از او کاملا متفاوت است .
از همـین رو، در مقدمۀ کتاب دوم خود درباره جنسیت و زبان در ادبیات ، یعنی کتاب زبان ادبـی و نظریـه DSL می گوید: «پس از اتمام نگارش کتاب زبان ادبی و جایگاه زن ، از گوشه و کنـار دنیـا بـه طرق مختلف با من تماس می گرفتند و سؤال هایی می پرسیدند: مانند اینکه آیا ایـن نظریه تنها مختص داستان است ؟ آیا جنسـیت و زبـان در شـعر اهمیـت نـدارد و یـا اینکه اساسا قابل بحث نیست ؟ اکنون مـی تـوانم بگـویم کـه آن دوسـتان گرامـی و نکته سنج می توانند و امیدوارم پاسخ سؤالات خود را و هرچه که درباره جنسیت و زبان در شعر مطرح است ، در این کتاب بیابند» (٩ :٢٠١٢ ,Lakoff).