چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تفکر خلاق بر تسهیل تصمیمگیری مسیر شغلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول
بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گرداوری دادهها یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پس
آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر متوسطه اول شهرستان خمینی شهر بود. از بین مدارس
مرتبط شهرستان خمینی شهر به صورت نمونه گیری خوشه ای سه مدرسه انتخاب شد. سپس با ارائه فراخوان به دانشآموزان
از داوطلبین و متقاضیان شرکت در کلاسهای آموزشی ثبت نام به عمل آمده و در نهایت آزمون مسیر شغلی بین آنها اجرا
گردید. ۳۰ نفر از دانش آموزانی که نمره پایینی اخذ نمودند انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی از این ۳۰ نفر ۱۵ نفر
در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل جای گرفتند. برای گروه آزمایش, مداخلات مربوط به آموزش تفکر خلاق ارائه شد
درحالی که به گروه کنترل آموزشی ارائه نگردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تصمیم گیری مسیر شغلی اسیپو و
همکاران (۱۹۷۶) بود. پایایی پرسشنامه بالای ۰/۷۰ بدست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از اجرای پرسشنامهها از
طریق نرمافزار spss در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد آموزش
تفکر خلاق بر تسهیل تصمیمگیری مسیر شغلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول موّثر میباشد؛ بنابراین, این مطالعه
اهمیت روش آموزش روش های تفکر خلاق را در تسهیل تصمیم گیری مسیر شغلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه را
نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
یافتههای مربوط به فرضیه اصلی پژوهش &quot; آموزش مبتنی بر مهارتهای تفکر خلاق بر تسهیل تصمیمگیری مسیر شغلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول مؤثر است&quot; <رجوع شود به تصویر صفحه> با توجه به نتایج جدول 6و مقدار F محاسبهشده برای نمرات پسآزمون، تفاوت نمره کل در دو گروه آزمایش و کنترل بعد از ثابت نگهداشتن اثر گروه معنادار است (73/77F=).
</رجوع شود به تصویر صفحه></رجوع شود به تصویر صفحه> یافتههای مربوط به فرضیه فرعی اول پژوهش &quot; آموزش مبتنی بر مهارتهای تفکر خلاق برافزایش تصمیمگیری شغلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول مؤثر است.
<رجوع شود به تصویر صفحه> با توجه به نتایج جدول 7و مقدار F محاسبهشده برای نمرات پسآزمون، تفاوت نمره تصمیمگیری مسیر شغلی در دو گروه آزمایش و کنترل بعد از ثابت نگهداشتن اثر گروه معنادار است (31/57F=).
یافتههای مربوط به فرضیه فرعی دوم پژوهش &quot; آموزش مبتنی بر مهارتهای تفکر خلاق بر کاهش بی تصمیمی مسیر شغلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول مؤثر است&quot; <رجوع شود به تصویر صفحه> با توجه به نتایج جدول 8 و مقدار F محاسبهشده برای نمرات پسآزمون، تفاوت نمره خرده مقیاس بی تصمیمگیری شغلی در دو گروه آزمایش و کنترل بعد از ثابت نگهداشتن اثر گروه معنادار است (17/6F=) درنتیجه بین میانگین نمرات پسآزمون بی تصمیمگیری شغلی در دو گروه آزمایش و کنترل با ثابت نگهداشتن اثر نمرات پیشآزمون تفاوت معنادار وجود دارد.
Therefore, this study shows the importance of training methods of creative thinking in facilitating the career decision making in high school female students.