چکیده:
در مباحث کلامی معمولاً مواردی که در آن دیدگاه یک متکلّم با یک عارفِ شناخته شده و صاحب نظر کاملاً مطابقت داشته باشد، تقریباً بسیار اندک است. در این میان، شباهتهای چشمگیری میان آرای کلامی شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم و امام محمد غزالی، متکلّم مشهور سدة پنجم هجری دیده میشود که تا کنون از دید محققان پنهان مانده و به آن پرداخته نشده است. در این پژوهش با مطالعة آثار شمس و غزالی، دیدگاههای کلامی آنها را احصاء نموده و سپس به بررسی میزان تطابق این دیدگاهها پرداخته ایم. به اعتقاد هر دو آنها، رابطهای مستقیم بین ایمان و معجزه وجود ندارد؛ بلکه ایمان حقیقی را منوط به داشتن معیارهای خاصّی میدانند. در مبحث «جبر و اختیار» در پی عرضة راهی میانه، برای بر پا سازی شالودة نظام فکری خود هستند. و در مبحث «حدوث و قدم» ذات و صفات الهی، قائل به بینونیّت ذاتی میان ذات و صفات الهی نیستند. همچنین هر دو ایشان در پی اثبات این مدعا هستند که رؤیت الهی مستلزم قبول تجسیم و جسمانیت و پذیرش کمیّت و مقدار برای ذات اقدس اله نیست و با ترسیم دقیق ماهیّتِ رؤیت، راهی میانة دو حوزة افراط گرایانة حشویه و تفریط گونة معتزله را تبیین کردهاند.
خلاصه ماشینی:
در این میان ، شباهت های چشمگیری میان آرای کلامی شمس تبریزی و امام محمد غزالی دیده میشود که تا کنون از دید محققان پنهان مانده و به آن پرداخته نشده است .
برای این منظور، سه نکتۀ اصلی مورد توجه قرارگرفته است ؛ اول : میزان آشنایی شمس با غزالی و خانواده ، آثار و افکار آنان و همسویی اندیشۀ او با ایشان ؛ دوم : مشخص شدن وسعت اطلاعات کلامی شمس تبریزی که از آشنایی او با کتاب های متکلمان برجسته و مباحثات او با متکلمان زمان روشن میشود و سرانجام ، هم آوایی شمس در رئوس اندیشه های کلامی با امام محمد غزالی که نشان دهندة اهمیت و درستی اندیشه های غزالی، از دیدگاه عارف بزرگی چون شمس تبریزی است .
ک : موحد، ١٣٨٥: ١٨-٢٠ و فروزانفر، ١٣٨٧: ١٤٠) و محققان شرق شناس غربی، همچون ویلیام چیتیک و فرانکلین دین لویس (چیتیک ، ١٣٨٨: ٤١ و دین لوئیس ، ١٣٨٦: ١٨١)، به اهمیت مباحث کلامی در مقالات شمس اذعان داشته اند؛ اما به این موضوع در آثار خود نپرداخته اند و تنها ضرورت و اهمیت پرداختن به آنها را یادآور شده اند.
ک: تفتازانی، ١٣٧٦: ٩ و بدوی، ١٣٧٤: ج ١: ٢٢) امام محمد غزالی، آموختن علم کلام را واجب کفایی دانسته و معتقد است که در هر شهر و ولایتی باید کسی به آن علم اشتغال ورزد و دل های مسلمین را از شک و شبهه پاک کند تا مردم آن شهر و ولایت ، به واسطۀ وجود شبهات ، از دین خارج نشوند.