چکیده:
یکی از مهمترین عوامل اثرگذار در روابط انسانی تصویری است که انسانها از یکدیگر در ذهن خود ایجاد میکنند و بر اساس آن دیگران را درک و قضاوت میکنند. در پژوهش حاضر داستان «سفر بزرگ امینه»، از مجموعه داستان جایی دیگر از منظر تصویرشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. مکانهای موجود در این داستان عمدتاً دلالتمند هستند و در شکلگیری و جهتدهی به تصاویر ارائه شده، دارای اهمیت هستند. تصاویری که در تهران از امینه ارائه شده است، تصاویری بسته است؛ زیرا اکثراً حاصل تصاویر گذشتگان دربارهی زنان بنگالی است. در بخش دوم که امینه در پاریس است، تصاویر از حالت بسته به باز تبدیل میشوند و او دیگر بر اساس ظاهر توصیف نمیشود، بلکه بیشتر به تغییرات رفتاری او پرداخته شده است. راوی در پاریس درمییابد که خودش دیگری منفی است؛ یعنی مردم اروپا خوانشی منفی از او به عنوان فردی جهان سومی دارند. خوانش راوی از دیگری (امینه) در خلال سفرش به اروپا از تسامح با دیدی تا حدی منفی به مثبت تغییر میکند. در پاریس، راوی و امینه هر دو به عنوان دیگری در مقابل من فرانسوی قرار میگیرند و امینه به دیگری درونفرهنگی تبدیل میشود و جهان سوم به عنوان دیگری کلان، در مقابل اروپا به عنوان من کلان قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
به بیان دیگر، تصاویر موجود در آثار نویسندگان بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم متأثر از تصاویر پیشینیان است؛ زیرا هیچ تصویری بدون دخالت تصاویر دیگر ساخته نمیشود و همیشه تصویر پیشینی وجود دارد که در شکلگیری تصویر جدید اثرگذار است که میتوان آن را ذیل رابطة بینامتنی نیز بررسی کرد.
امینه در تهران بهعنوان دیگری برونفرهنگی شناخته میشود؛ زیرا راوی خود را در جایگاه من قرار میدهد و با توجه به نوع واژگانی که برای امینه برگزیده، این توصیف بیشتر از جایگاه برتری است.
بنابراین، این تصویر با توجه به آنکه حاصل نگاه مستقیم راوی به امینه است، رنگوبوی تصاویر گذشته را نیز دارد و تداعیگر بسیاری از تصاویر قبلی دربارة زنان شرقی است و بهنوعی دارای همان پیشفرضهای گذشته است.
آنچه در توصیف امینه مهم است، نظری است که دربارة مرد مسلمان دارد که بیانگر دیدگاه اجتماعی است؛ زیرا بر مبنای حرف امینه، عقیدة زنان هندو این است که مردان مسلمان مهربان هستند و دروغ نمیگویند.
این تصویر را شاید بتوان حاصل تجربة حضور دانست؛ زیرا در این داستان آنچه مورد مطالعة راوی است، وضعیت زنان است: آقاراجا ماهی چهارصد دلار میخواست و تمام آن را میخواست.
راوی سعی میکند تصویری از امینهای جدید ارائه دهد؛ اما در این تصویر تازه، رگههایی از تردید وجود دارد؛ زیرا او از تغییرات امینه مطمئن نیست و به همین جهت هنوز هم در نمودن تصویر از امینه، با نگاه دیگری همراه با تسامح و اندکی دید منفی به او مینگرد و نمیتواند او را کنار خود قرار دهد.