چکیده:
مقاله حاضر به این نکته میپردازد که ما درباره رسانههای اجتماعی چگونه فکر میکنیم. لذا با این پرسش مواجه میشوید که: چه چیز در رسانههای اجتماعی، اجتماعی تلقی میشود؟ اولین پرسشی که بسیاری از مردم پس از شنیدن واژه «رسانههای اجتماعی» میپرسند این است که: «مگر تمام رسانهها اجتماعی نیستند؟» این پرسش بستگی به آن دارد که تصور هر کس از «اجتماعی» چیست. به منظور درک معانی این واژه، لازم است که به نظریههای جامعهشناسانه مراجعه کنیم. این مقاله چند مفهوم را در پیوند با آنچه اجتماعی تلقی میشود مطرح میکند و دلالتهای برآمده از این مفاهیم را به منظور فهم رسانههای اجتماعی، به بحث میگذارد. نظریههای جامعهشناسی، عمدتا این پرسش را مطرح میکنند که اجتماعی شدن به چه معناست. از این رو، پاسخ به دادن به آن، نیازمند تعامل با نظریه جامعهشناسی است. پس در اینجا، مشخصا شرح مفاهیم برآمده از جامعهجویی از دیدگاه دورکیم، وبر، مارکس و تونیس اشاره میشود و از آنها به منظور تشریح مفهوم رسانههای اجتماعی بهره خواهیم گرفت. به همین منظور، برخی مفاهیم نظری جامعهشناسی ارائه شده است که به ما امکان میدهد تا بهتر بتوانیم جامعهجویی رسانههای اجتماعی را درک کنیم. همچنین، از چهار مفهوم که توسط نظریهپردازان اجتماعی بسط و گسترش یافته 3( 1958-1917 ،)جامعهشناسی فرانسوی است، سخن خواهم گفت. امیل دورکیم بود که مفهوم واقعیتهای اجتماعی را مطرح کرد. ماکس وبر )1920-1846 ،) دیگر جامعهشناس آلمانی، بر نظریه کنش اجتماعی و روابط اجتماعی متمرکز شد. کارل مارکس )1883-1818 )نیز، نظریهپرداز مطرحی بود که نظریه انتقادیسرمایهداری را بنا نهاد. کار مشارکتی، یکی از مفاهیم این نظریه است. فردیناد تونیس )1936-1855 )نیز، جامعهشناس مطرح آلمانی بود که به واسطه نظریه «اجتماع» به خوبی شناخته شده است. در ادامه، به این موضوع پرداخته شده که مفاهیم تشریح شده از سوی این چهار متفکر را میتوان در بنیان نهادن مدلی از رسانههای اجتماعی مورد استفاده قرار داد.
خلاصه ماشینی:
Writing on theWall: Social Media– The First 2,000Years نیاز به نظریه اجتماعی به منظور درک رسانه های اجتماعی مایکل مندیبرگ ١ استدلال می کند که مفهوم «رسانه های اجتماعی » با مفاهیم متعددی هم پیوند شده است : ـ «محتوای تولید شده توسط کاربر٢» که مطلوب رسانه های شرکتی است ـ «فرهنگ همگرایی ٣» که هنری جنکینز٤ با تأکید بر صنایع رسانه ای به آن اشاره می کند ـ «مردم که در گذشته به عنوان مخاطب شناخته می شدند» و امروزه به تعبیر جی روزن ٥ از منظر سیاسی ، رسانه های مشارکت جو را بنیان نهاده اند ـ فرایندمحور بودن «تولید مشارکت کننده ٦» از دیدگاه یوچای بنکلر٧ ـ رویکرد مبتنی بر برنامه ریزی رایانه ای تیم اورایلی ٨ به وب ٢,٠ (مندیبرگ ، ٢٠١٢: ٢).
البته او در اواسط قرن نوزدهم از اینترنت صحت ب نمیکند، اما ضرورت چنین ایده ای را پیش بینی می کند؛ مارکس تاکید می کند که جهانی شدن تولید، مستلزم وجود موسساتی است که اجازه می دهند تا سرمایه داران در شرایط پیچیده ای رقابت کنند: از آنجا که فرایند خودمختار شدن در بازار جهانی (که شامل فعالیت هر فرد می شود)، همراه با توسعه روابط پولی (ارزش مبادله ) و بالعکس افزایش می یابد، به طور کلی پیوند و همبستگی همه جانبه در تولید و مصرف نیز، همراه با استقلال و بی تفاوتی مصرف کنندگان و تولیدکنندگان نسبت به یکدیگر افزایش پیدا می کند؛ به همین خاطر، این تناقض منجر به بحران می شود و برای غلبه بر این توسعه ناهمبسته (در انتقال مالکیت )، اقداماتی در دستور کار قرار می گیرد؛ به عنوان مثال موسساتی ایجاد می شوند که هر فرد می تواند در مورد فعالیت هایی که دیگران (صاحبان مشاغل تولیدی ) انجام می دهند، اطلاعاتی به دست آورد و برای تنظیم شدن با آن تلاش کند و مثلا فهرستی از قیمت های فعلی ، نرخ ارز، ارتباط با فعالان تجارت از طریق ایمیل و غیره انجام دهد.