چکیده:
«خطیب قزوینی» یکی از برجستهترین سخنشناسان مسلمان است. وی در تداوم سنّت کلاسیک سخنشناسی اسلامی، چکیدۀ باب سوم کتاب مفتاحالعلوم سکاکی را با هدف تسهیل ارتباط با متن و یادگیری بهتر آن، با عنوان کتاب تلخیصالمفتاح پدید آورد؛ اثری که حاوی برخی از آرای خود او در علم بلاغت نیز بود. سپس، وی ایضاح را برای شرح و تکمیل مطالب تلخیصالمفتاح نوشت، اما کتاب ایضاح بهرغم تأخّر، پخته و مشروحتر بودن آن، نتوانست در برابر چکیدگی کتاب تلخیص، جایگاه شایستهای بهدست آورد و بدین سان، بهتدریج شأن ایضاح در بین جویندگان علم و پژوهندگان سخنشناسی و بلاغت مغفول ماند. در زبان فارسی نیز کار درخور و بایستهای بر این کتاب ارجمند انجام نگرفتهاست و یا حتّی ترجمۀ فارسی کاملی از این متن نداریم که بدین مهم همت گماشته باشد. این نوشتار با مروری کوتاه بر سیر تطوّر دانش بلاغت و ساختار تاریخی سخنشناسان مسلمان و امّهات کتب این علم، ایضاح خطیب قزوینی را در کانون توجه خود قرار دادهاست و ضمن معرّفی آن، به نمونههایی از استدراکات دانشمندان بلاغی متأخّر در باب آرای خطیب قزوینی در محدودۀ دانش معانی و تأثیر این آراء در زیربنای مفهوم پیشنهادی خطیب برای دانش بلاغت میپردازد.
خلاصه ماشینی:
ايـن نوشـتار بـا مـروري کوتاه بر سير تطور دانش بلاغت و ساختار تاريخي سخن شناسان مسلمان و امهات کتب اين علم ، ايضـاح خطيب قزويني را در کانون توجه خود قرار داده است و ضمن معرفـي آن ، بـه نمونـه هـايي از اسـتدراکات دانشمندان بلاغي متأخر در باب آراي خطيب قزويني در محدوده دانش معاني و تأثير اين آراء در زيربناي مفهوم پيشنهادي خطيب براي دانش بلاغت ميپردازد.
علـي صباغي و حسن حيدري در مقالۀ «تلميح از سرقت ادبي تا صنعت ادبي »، نشريۀ فنون ادبي (پاييز ١٣٩٦، دوره ٩، شماره ٣، شماره پياپي ٢٠: صص ١ـ١٢)، اين آرايه را در آراي خطيب قزويني در کتاب ايضاح دنبال مي کند و از اين رهگذر، بـه نمونـه اي کـاربردي در پـژوهش هـاي بلاغي از به کارگيري مطالب و محتواي اين شرح مهم تلخيص المفتاح نائل شـده انـد.
مرتضـي مدرسـي چهـاردهي در نشريۀ ارمغان (١٣١٦، دوره ١٨، شماره ٥: صص ٣٨٦ـ ٣٩٥) در مقالۀ «تأثير علمي و ادبي ايـران در تازي» به بحث پيرامون تأثير ايرانيان بر دانش بلاغت و فصاحت مـي پـردازد و از ايـن رهگذر، به جايگاه خطيب قزويني در اين دانش توجه کرده است .
در تداوم اين روند علمي، امام طيبي که شأن بلاغي او در ايران و زبان فارسي چندان شناخته شـده نيسـت ، حضور دارد و سرانجام ، در مقام شارح کتاب هاي خطيب ، چهار دانشمند ديگر قرار گرفته اند که عبارتند از سبکي، تفتازاني، سيوطي و ابن يعقوب مغربـي کـه او نيـز در ايـران چنـدان شناخته نيست .