چکیده:
هدف از این تحقیق تحلیل محتوای تمرینهای کتاب علوم تجربی پایه هفتم دوره اوّل متوسطه بر اساس الگوی کاوشگری ساچمن بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا و جامعه آماری این پژوهش کلیه تمرینهای (فعالیت، گفتوگو کنید، اطلاعات جمعآوری کنید، خود را بیازمایید، فکر کنید، آزمایش کنید) کتاب علوم تجربی پایه هفتم دوره اوّل متوسطه بود. واحد ثبت در این پژوهش تمرین و ملاک تحلیل محتوا مراحل کاوشگری ساچمن بود. نتایج نشان داد که از 156 تمرین کتاب تنها 49 تمرین (31 درصد) مطابق الگوی کاوشگری بود؛ از میان شش نوع تمرین، آزمایش کنید با 97/48 درصد و گفتوگو کنید و همچنین خود را بیازمایید با صفر درصد به ترتیب بیشترین و کمترین درصد را در میان تمرینهای مرتبط با کاوشگری به خود اختصاص دادند. سایر نتایج نشان داد که در این 49 تمرین، بیشترین حضور به مرحله گردآوری دادهها (آزمایشگری) با 69/34 درصد و کمترین حضور به مرحله جمعآوری اطلاعات (تأیید) با 08/4 درصد و سپس مرحله فرضیهسازی با 20/10 درصد مربوط میشد. در مجموع، نتایج نشان داد که در تمرینهای کتاب به الگوی کاوشگری توجه کمی شده است؛ این یافته لزوم توجه بیشتر به الگوی کاوشگری در تدوین کتاب و آماده کردن دانشآموز برای زندگی واقعی را نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
واژههای کلیدی: پایه هفتم، تحلیل محتوا، کاوشگری، کتاب علوم تجربی The content analysis of 7th grade science textbook's exercises based on Suchman inquiry model Razieh Karimi, Mohsen Khademi 1 Ph. D Student of Educational Administration, Shiraz University, Iran.
رویکرد کاوشگری دارای 6 مرحلهی درگیرشدن دانشآموز با یک موقعیت مسئلهدار، جمعآوری اطلاعات (تأیید)، فرضیهسازی، گردآوری دادهها (آزمایشگری)، سازماندهی اطلاعات و نتایج آزمایش، تحلیل، نتیجهگیری و تعمیم است؛ بدین ترتیب که در مرحله اوّل، معلم مشکل یا موقعیت مسئلهدار را ارائه میکند و به توضیح روشهای کاوشگری برای دانشآموزان میپردازد، موقعیت باید جالب و برانگیزاننده باشد در غیر این صورت اجرای این روش دشوار خواهد شد؛ در مرحله دوم دانشآموز باید با تمرکز بر مسئله و پرسشگری به ماهیت مسئله پی ببرد، او نباید از معلم درخواست کند تا موقعیت را توضیح دهد و معلم نیز نباید به توضیح موقعیت پردازد بلکه نقش او توسعه اطلاعاتی است که دانشآموز به دست آورده است، دانشآموز در این مرحله به پرسش پیرامون اشیا، خواص، شرایط و موقعیت میپردازد؛ در مرحله سوم، بر اساس دانش خود، اطلاعاتی که در مرحله قبل تأیید شدند و رابطههایی که در اطلاعات مشاهده میکند به ساخت فرضیه یا به عبارت دیگر ارائه راهحلهای احتمالی میپردازد، در این راستا دانشآموز باید تفکر کند و در تصور خود به تجزیهوتحلیل نتایج هر یک از این فرضیهها بپردازد؛ در مرحله چهارم بهمنظور قبول یا رد فرضیه آن را میآزماید و بدین منظور باید اطلاعات دقیقی از منابع مختلف نظیر کتابهای درسی و غیردرسی، مصاحبه، گردش علمی و تجربههای مستقیم آزمایشگاهی جمعآوری کند، در مرحله پنجم، دانشآموز به سازماندهی و دستهبندی توضیحات، اطلاعات و نتایج آزمایش میپردازد و در مرحله آخر به نتیجهگیری پرداخته و پیشبینی میکند که نتایج به دست آمده تا چه حد قابل تعمیم است (Shabani, 2012).