چکیده:
عشق و محبّت مهمترین مضمونی است که از شعر گذشته به شعر صوفیانه در آمد و در مفهومی غیر از مفهوم معمول، از جملۀ مهمترین اصطلاحات صوفیه شد. همراه با این لفظ، بسیاری الفاظ مرتبط با آن-که در وصف معشوق به کار میرفت- و نیز واژگانی چون شراب و باده و خرابات و ... به شعر صوفیانه راه یافت و معنای استعاری و مجازی پیدا کرد. تشبیه محبّت به شراب اوّلین مرحلۀ شکلگیری معنی عرفانی شراب است و این تشبیه سبب شد تا شاعران و از جمله عبدالرّحمن جامی، از باده در بیان مضامینی چون عشق ازلی و کیهانی استفاده کنند. دربارۀ مضمون عشق و مراتب آن و دیدگاه شعرای دورههای مختلف رسالات و مقالات بسیار نگاشته شده و از آنجا که دربارهآثار جامی بدین موضوع، چندان پرداخته نشده، مقالۀ حاضر بر آن است تا با تکیه بر غزلهای دیوان او و اشعه اللّمعات و لوامع و لوایح، مضمون مذکور را بررسی و دیدگاههای جامی را در آن خصوص بیان کند. الفاظ مربوط به محبّت و باده در مفهوم عرفانی در غزلهای جامی و دیگر آثارش به شکلی متعالی و بدیع به کار رفته که حاکی از تلقّی او از عرفان و عشق الهی است.
Love is the most important theme which has entered into the mystical poetry from the early poems and with an unusual concept, became one of the most significant terms. Along with this word, many other words relevant to it – by which the beloved is described – and also such words as wine, pot-house, etc. with the metaphorical and figurative meaning entered into the mystical poetry. The comparison of Love and Wine is the first phase of formation of the mystical meaning of wine, and this comparison motivated such poets as 'Abd- al Rahman Jami to apply "wine" for the expression of themes like cosmic and eternal love. Many treaties and papers are written on the theme of Love and its phases and also about the viewpoints of the poets of different eras, but because the image of spiritual wine in Jami's works is not so much noticed, this article is to review this theme depend on his Divan, Ashe'at al- Lama'at, Lawame' and Lawayeh. The words related to the above mentioned theme in Jami's Ghazals and his other works are excellently and wonderfully applied and indicate his perception of mystical and divine love
خلاصه ماشینی:
؛ ویلیـام سـی چیتیـک نیـز مقاله ای دارد بـا عنـوان Jami on Divine Love and the Image of Wine کـه در Studies in Mystical Literature ،١/٣ (١٩٨١)، صص ٢٠٩-١٩٣ چاپ شـده، در آن بـه طـور پراکنـده و کوتاه از قضاوت آن ماری شیمل دربارۀ تصویر عشق و شراب- که شاعران به کار بردهانـد- و همچنین دیدگاه جامی نسبت به حقیقت و ماهیت اشیا و اعیان ثابت ، متابعت شـاعرانی چـون عراقی، جامی و حافظ از شریعت و ارتباط اعتقاد ایشان با باده نوشی و عشـق مـادی، مراتـب محبت ذاتی از نظر جامی و تشابه آن با باده، سخن به میان آورده است .
از دیگر سو، جامی آغاز و انجامی برای عشق خود نمی شناسد و آن را منشور دولت ابد می داند که این دولت از قسمت ازل بدو حواله شده: نشان نبود ز عهد السـت و قـول بلـی که می رسید به گوش دلم ز عشق نـدی (جامی، ١٣٨٠: غ١٤٥٩) این عشق ازلی در آغاز کار، در قالب عشق حق به حـق بـوده بـدین گونـه کـه «حضـرت ذوالجلال و الافضال در ازل آزال خود را به خود می دانست و کمال و جمال ذاتی خـود را بـه خود می دید و صدای استغنای ﴿إن الله لغنی عن العالمین ﴾(عنکبوت/٦) برگوش تارک نشـینان ظلمت آباد عدم می زد و می گفت : در ملــک بقــا مــنم بــه اســتغنا فــرد بـا مـن دگـری را نرسـد صـلح و نبـرد عاشق خود و معشوق خود و عشق خـودم ننشســته ز اغیــار بـــه دامــانم گـــرد (جامی، ١٣٦٠: ١٠٧) با این حال، آنان که به تعریف ماهیات و توضیح مخفیات می پردازند در بیان ایـن حقیقـت گفته اند که «محبت میل جمیل حقیقی است عز شأنه به جمال خودش جمعا و تفصیلا»: معشوق که کس سر جمالش نشناخت در ملــک ازل جمــال خــوبی افراخــت نی طاس سپهر بود و نـی مهـرۀ مهـر هم خود با خود نرد محبت مـی باخـت (جامی، ١٣٦٠: ١٠٩) عشق آینۀ معشوق «معشوقی که همۀ ذرات وجود او آیینۀ هستی است ، با جمال خود عشـق مـی ورزیـد.