چکیده:
شناخت هویتهای تاریخی از طریق روایتهای مختلفی از جمله ازلیگرایانه، پستمدرن و جامعهشناسی تاریخی صورت میگیرد، ولی ما در اینجا به معرفی روایت تبارشناختی از هویت تاریخی با تاکید بر نظریه ی فوکو میپردازیم. این روایت، هویت را همواره در طول تاریخ مسئله ای محوری میداند که در متن روابط و مناسبات قدرت قرارگرفته است. بر این اساس، نیروهای مختلف موجود در هر دوره ی تاریخی سعی در اعمال قدرت بر هویت تاریخی را داشتهاند که این امر را از طریق نهادها، ابزارها، تکنیکها، تاکتیکها، گفتمانهای مختلف انجام دادند. در کنار این مسئله و با توجه به «حدوثی بودن» تاریخ از دیدگاه تبارشناختی فوکو، در دورهها و تبارهای مختلف تاریخی و با حضور نیروهای جدید در اطراف هویت تاریخی، ما همواره شاهد «برساختهشدن» وجوه گوناگون هویتی در طول تاریخ بوده و هستیم. مسئله ی اصلی مقاله ی حاضر، شناخت روش تبارشناسی فوکو و تفاوت روشهای فوکو با دیگر روشهای موجود است و در ادامه، فهم ویژگیهای تبارشناسی در شناخت هویتهای تاریخی است. بر این اساس، ابتدا تفاوت روش شناختی فوکو با دیگر روشها درباره هویت را مشخص میکنیم، سپس به بررسی ویژگیهای شاخص روشی فوکو درباره هویت میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
تحليل ديرينه شناسانه ي فوکو از جنس تفسير هويت نيست ، يعني براي آنچه درگذشته رخ داده تبييني ارائه نميکند، بلکه تنها به توصيف آنچه رخ داده ، ميپردازد و نشان ميدهد که يک رخداد در چه شرايط گفتماني پديدار شده است )ميلر، ١٣٨٥: ٤٨(؛ اما پرسش اين پژوهش درباره بررسي هويت هاي تاريخي از ط ريق روش ديرينه شناسي و تبارشناسي فوکو، اين است که چگونه ميتوان به بازفهمي هويت هاي تاريخي از ط ريق روش ديرينه شناسي و تبارشناساني فوکويي دست يافت ؟ فرضيه ي مقاله ي حاضر اين است که آثار اوليه ي دوره ي ديرينه شناسي فوکو )تاريخ ١ جنون و تولد پزشکي باليني ٢( -برخلاف بسياري از روش ها که به دنبال معناي هويت در دل ساختارهاي اجتماعي و تاريخي )ساختارگرايي( و درک منشأ کل معاني هويت در فعاليت معنا بخش فاعل شناسايي خودمختار و استعلايي هستند )پديدارشناسي( و همچنين برخلاف بسياري که استخراج معناي متفاوت و عميق از کارگزاران اجتماعي هستند )هرمنوتيک( و يا به دنبال معناي هويت در فرايندهاي عمومي تاريخ اند )مارکسيسم (، به دنبال فهم هويت از دل تحليل روابط مجموعه هايي از کردارهاي گفتماني و غيرگفتماني مشخص تاريخي است .