چکیده:
علی رغم توجه جامعه اهل سنت به مسئله مهدویت و اعتقاد به تحقق حکومت جهانی مهدوی، امروزه برخی نواندیشان اهل سنت، این عقیده را از جایگاه حقیقی آن فروکاسته و به انکار آن پرداخته اند. از جمله این افراد، علی عبدالرزاق مصری است. وی با محدود ساختن رسالت نبوی به ابلاغ وحی، بر آن است که قرآن و سنت نبوی سخنی از حکومت اسلامی ارائه نداده اند و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز در جهت تشکیل حکومت نبوده است. بر این اساس، اصطلاحاتی چون «حکومت دینی» یا «حکومت مهدوی» که از سوی مسلمین مطرح می شود، واژه های ناسازوار و سخنانی بی وجه است. در این مقاله ادعای مذکور مورد سنجش و نقد واقع شده و همراهی اهل سنت با شیعه در مسئله حکومت جهانی حضرت مهدی عجعل الله تعالی فرجه الشریف نشان داده شده است. یافته ها نشان می دهد که هم آیات قرآن و هم احادیث نبوی موجود در منابع روایی اهل سنت، دینی بودن حکومت را تایید نموده و حتی به صراحت از تحقق حکومت مهدی در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن گفته اند.
خلاصه ماشینی:
این سوال، ابتدا تبیینی از دیدگاه علی عبدالرازق و دلایل ایشان در نفی حکومت اسلامی بیان خواهد شد، پس از آن با استفاده از قرآن و منابع روایی اهلسنت، دیدگاه ایشان مورد تحلیل و نقد قرار خواهد گرفت و در نهایت، پیامدهای نگرش ایشان برای جهان اسلام بیان خواهد شد.
رد سیره اجتماعی پیامبر در تشکیل حکومت: علی عبدالرازق همچنین شاهد بودن سیره نبوی بر حقیقت حکومت اسلامی را نیز نفی کرده و معتقد است پیامبر؟ص؟ فقط رسول بود و سیاسی نبود و لذا دولت و حکومتی بنا نکرد و به هیچ حکومتی ما را دعوت نکرد.
(عبدالرازق، 1993: 74) عبدالرازق حتی این مطلب را به تمام تاریخ انبیاء نیز سرایت داده و بیان میدارد که دخالت نکردن در امور دولت و سیاست، امری نیست که تنها از سوی پیامبر آمده باشد بلکه انبیاء سابق نیز تنها به امر رسالت و ابلاغ دعوت شده بودهاند و غیر از عده قلیلی، خداوند بین رسالت و حاکمیت برای آنها جمع نکرد.
(همان، 50) از این رو، تشکیل دولت و حکومت سیاسی که مسلمانان آن را در نظام خلافت یا امامت به اسلام منتسب میکنند و معتقدند بعدها در حکومت جهانی حضرت مهدی؟عج؟ به کمال خواهد رسید، امری الهی و دینی نیست بلکه مسئلهای است که انسانها به اقضاء نیازهای خود در اجتماع به آن دامن زدهاند و هیچکس حق ندارد به آن صبغه دینی و الهی بدهد.