چکیده:
در مقالۀ پیش رو به گردآوری شواهد کاربرد کسره بهجای یای نکره (گاه، یای انشاء) میپردازیم و میکوشیم که چگونگی ایجاد این خصوصیت در برخی متون، محدودۀ زمانی و مکانی این ویژگی و تأثیرات احتمالی آن در دستور زبان را بررسی کنیم. عوامل مختلفی در شکلگیری این ویژگی مؤثر بودهاند و ما آن را یک ویژگی گویشی ـ رسمالخطی میدانیم. در بررسی فرایند ایجاد این پدیده، برخی خصایص رسمالخطی دستنویسهای زبان فارسی و نیز دستگاه مصوّتهای فارسی دریِ قدیم را مورد توجه قرار دادهایم و به یکی از خصائص گویشی هرات (و احتمالاً حوالی نیشابور) دست یافتهایم.
خلاصه ماشینی:
این مجموعه همان است که مولائی آن را در تصحیح رسائل خواجه عبداللّٰه اساس قرار داده است (و چنانکه خواهد آمد، این ویژگی را بهوفور حفظ کرده است) و علاوه بر آنکه کاتبِ آن احتمالاً هروی بوده (تاریخ کتابت دستنویس از 852 تا 877ق است و در سال 921ق در تملّک شخصی به نام محمد بن عبداللّٰه هروی بوده)، گردآورنده و نویسنده/ تلخیصکنندۀ احوالات ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر و احمد جام (رسالههای 18 تا 20) نیز به احتمال بسیار هروی بوده و این رسالهها را در میان رسائلی از خواجه عبداللّٰه آورده است.
یکی دیگر از شواهد مجمل التواریخ را نیز میتوان با شاهد پیشین سنجید: ما از طریق شواهد قطعیتر میدانیم که ویژگی مورد نظر در نثر خواجه عبداللّٰه وجود دارد و، از این رو، احتمال میدهیم که در اینگونه موارد نیز کسره جایگزین یای نکره شده است.
همچنین در عبارت زیر: اکنون، با توجه به آنکه مقولۀ نکره در زبان فارسی آنگونه که باید مورد تحلیل و طبقهبندی قرار نگرفته است، نگارنده نمیتواند مشخص کند که کدام کاربردهای اسامی نکره در زبان فارسی محل اختلاف است و کدام نیست؛ از این روی، در اینجا تنها به بررسی شواهدی پرداخت که دیگر پژوهشگران به دست دادهاند و موارد اختلافی را از میان آنها بیرون کشید و کوشید در شواهدی که خود ارائه میکند از مواردی که احتمال اختلاف در آنها وجود دارد بپرهیزد، جز در جایی که کاتب با گذاشتن کسره به وجود این ویژگی تصریح کرده باشد.