چکیده:
این مقاله متکفل تبیین گرایش جدیدی در ارتباط با حقوق معلولان است که نگارنده از آن به «تحول گفتمانی» دراین زمینه یاد کرده است. گفتمان «یاری معلولان از سر ترحم» جای خود را به «تضمین حقها و آزادیهای انسانی آنها» و حرکت به سمت برابر سازی فرصتها داده است. جامعه بینالملل با تصویب کنوانسیون حقوق معلولان ضمن ابراز درک عمیق خود از تفاوتهای معلولان همگامی خود را با این تحول گقتمانی بخوبی نشان داده است.این مقاله با تبیین مفهوم معلولان در کنار مباحث نظری مرتبط با تلاشی است فروتنانه در جهت درک هر چه عمیق تر این تحول گفتمانی، تحولی که قانونگذار ما در در عمل تقنینی خو در زمینه حقوق معلولان از برسمیت شناختن آن طفره رفته است.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار کوتاه پیش از پرداختن به مفاد حق ها و آزادی هـای مقـرر در اسناد حقوق بشری ، به تبیین مفهوم شخص دارای معلولیت پرداخته ، و بـا ایـن تحلیـل مفهومی زمینه بحث از مبانی نظری و اخلاقی و گستره حق بر تمتع و اسـتیفای معلـولان از حق ها و آزادی های مدنی ، سیاسی و رفاهی را فراهم خواهد نمود.
ماده ١ «قانون جامع حمایت از حقوق معلولان» مـصوب ١٣٨٣/٢/٦١ مجلـس شـورای اسلامی ایران ٦ نیزدر تبصره ای طولانی تر از اصل تعریفی نـسبتا دقیـق و البتـه تـا حـدودی مشابه با تعریف فوق ، مقرر داشته است که : «منظور از معلول در این قانون به افرادی اطلاق می گردد کـه بـه تـشخیص کمیـسیون پزشکی سازمان بهزیستی بر اثر ضایعه جسمی ، ذهنی ، روانی یا توأم ، اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارایی عمومی وی ایجاد گردد، به طوری که موجب کاهش استقلال فرد در زمینه های اجتماعی و اقتصادی گردد».
در مورد معلولان ذهنی ، به دلیل اینکه قوه عقلانی آنها به حد کمال نرسیده، جـای ایـن سوال جدی مطرح است که آیا می توان از چنین مفهومی از حیثیت انسانی سخن گفـت ؟ به عبارت دیگر، آیا آنها نیز همانند افراد بالغ عاقل عادی از استقلال فردی تمام عیـار و در نتیجه حق تعیین سرنوشت تما عیار و بالمآل آزادی انتخاب در تمامی حوزه هـای مـدنی ـ سیاسی و فرهنگی برخوردار هستند؟ به نظر می رسد تحلیـل غایـت مدارانـه از انـسان کـه مبتنی بر محوریت حق انتخاب آزاد در حوزه های سیاسی ، مدنی و فرهنگی است ، در پرتـو عقلانیت انسانی از نقطه نظر اخلاقی قابل دفاع باشد.