چکیده:
شخصیت پایه و اساس زندگی، درام و نمایشنامه است و ارائه موضوعات در قالب نمایش و با طراحی شخصیتهای باورپذیر میتواند در ارائه مفهوم به مخاطب مؤثرتر عمل کند. چون رادیو، رسانهای است تخیلپذیر و قدرت تأثیر و نفوذش از این رهگذر بیشتر و سریعتر از سایر رسانههاست، این پژوهش به مطالعه و تبیین قواعدی ویژه جهت باورپذیری شخصیت که متناسب با محدودیتها و امتیازات این رسانه شنیداری باشد پرداخته است و میتواند پیوندی عمیقتر بین نمایشنامه رادیویی و مخاطبانش برقرار نماید. در این پژوهش، از دو روش کتابخانهای و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است بدینمنظور پنج نمایش رادیویی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و شخصیتهای اصلی این نمایشها با توجه به مبانی نظری (نظریه مایرز ـ بریگز) در چهار مقوله اصلی (درونگرایی/ برونگرایی، حسی/ شهودی، متفکر/ احساسی، قضاوتگری/ دریافتگری) مورد تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اغلب شخصیتها در دو دسته خلق وخوی مفهومپرداز و آرمانگرا قرار میگیرند که این امر با واقعیت بیرونی و آنچه در جامعه مشاهده میشود متناقض است و همین مسئله موجب دوربودن شخصیتها از واقعیت و در نتیجه عدم باورپذیریشان نزد مخاطب خواهد شد. بنابراین، براساس یافتههای پژوهش میتوان اینگونه نتیجه گرفت که شناخت درست نویسنده از خلق وخوی شخصیتی که طراحی میکند و تطبیق آن با شخصیتهای واقعی و آنچه در زندگی واقعی جریان دارد، میتواند در خلق شخصیتهای باورپذیر، مثمرثمر باشد.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، از دو روش کتابخانهای و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است بدینمنظور پنج نمایش رادیویی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و شخصیتهای اصلی این نمایشها با توجه به مبانی نظری (نظریه مایرز ـ بریگز) در چهار مقوله اصلی (درونگرایی/ برونگرایی، حسی/ شهودی، متفکر/ احساسی، قضاوتگری/ دریافتگری) مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
2. پیشینه پژوهش بررسیها نشان میدهد که تاکنون پژوهشی باعنوان باورپذیری شخصیت صورت نگرفته است و بیشترین پژوهشها حول محور شخصیتپردازی و ساختار شخصیت بوده است، ولی مرتبطترین پژوهشهایی که تا زمان انجام پژوهش صورت گرفتهاند، بدینشرح است: علی زرنگار در سال 1390 پایان نامه دوره کارشناسی ارشد خود را باعنوان «چگونگی شکلگیری باورپذیری در سینما از فیلمنامه تافیلم» به انجام رسانده است در این پایاننامه نخست به بسط و تفهیم مقولۀ باورپذیری در سینما پرداخت شده است و محسن خیمهدوز در مقالهای باعنوان «باورپذیری، اساس سینمای قصهگو»، نخست به مفهوم باورپذیری پرداخته و باورپذیری را اساس سینمای عامهپسند قصهگو میداند که بر مبنای آن، بازیها و روند دراماتیک داستان برای تماشاچی تحملپذیر یا اصطلاحأ باورپذیر میشود.
کلیدهای حس و شهود کلیدهای حس کلیدهای شهود الگوی کلامی روشن و ساده الگوی گفتاری پیچیده افکار متوالی و زنجیروار افکار انحرافی: از یک فکر به فکر دیگری پریدن استفاده از امور واقع و مثالهای واقعی ذهن تصویری دارند و تجسمی ترند استفاده از زبان به عنوان ابزار استفاده از زبان برای بیان خود صریح و مختصر و مفید حرف زدن حرف خود را تکرار، جمعبندی و به عبارتی دیگر بیان کردن توجه به جزئیات و امور واقع درباره مسائل جهانی و تصویر عمومی حرف زدن به ذهن داشتن گذشته پیش بینی آینده کمتر احتمال دارد مدرک دانشگاهی بگیرند احتمال بیشتری میرود که مدرک دانشگاهی بگیرند دقیق بودن استفاده از تشبیه و استعاره علاقهمند به مطالعه مطالب غیر داستانی علاقهمند به مطالعه مطالب داستانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 3.