چکیده:
امروزه رقابت شدید در بازارهای جهانی شرکتها را وادار به طراحی و مدیریت بهتر زنجیره های تامین کرده است. از آنجا که نقش مهم سه عامل مکانیابی، مسیریابی و موجودی در ادامه حیات یک زنجیره تامین پوشیده نیست لذا یکپارچگی این سه عنصر یک زنجیره تامین کارا و موثر را بدست خواهند داد. در این پژوهش مساله طراحی شبکه زنجیره تامینی را مورد مطالعه قرار میدهیم که شامل مسئله مسیریابی و موجودی متشکل از تخصیص جریان، مسیریابی وسایل نقلیه بین تسهیلات ، مکانیابی مراکز توزیع و همچنین در نظر گرفتن حداکثر پوشش جهت پاسخ به تقاضای مشتریان می باشد. مدل ریاضی ارائه شده یک مدل برنامه ریزیغیر خطی عدد صحیح مختلط برای مسالهمکانیابی-مسیریابی-موجودی در زنجیره تامین چهار سطحی با در نظر گرفتن اهداف متعارض چندگانه هزینه کل، زمان سفر و حداکثر پوشش می باشد. به منظور حل مدل ارائه شده از سه الگوریتم فراابتکاری NSGA-II، NRGA و MOPSO استفاده شده است.که صحت مدل ریاضی و الگوریتم های ارائه شده از طریق مثال عددی ارزیابی می شود.
خلاصه ماشینی:
ارائه یک مدل برنامه ریزی چند هدفه برای مسئله مکان یابی– موجودی - مسیریابی در یک شبکه زنجیره تامین چند سطحی با در نظر گرفتن حداکثر پوشش تقاضا بهنام وحدانی،* محمدحسین طاهروردی ** تاریخ دریافت :٩٥/١١/٢٦- تاریخ پذیرش :٩٦/٦/١٥ چکیده امروزه رقابت شدید در بازارهای جهانی شرکتها را وادار به طراحی و مدیریت بهتـر زنجیـره هـای تـامین کـرده است .
در این پژوهش مساله طراحی شبکه زنجیره تامینی را مورد مطالعه قـرار میـدهیم کـه شـامل مسـئله مسـیریابی و موجـودی متشـکل از تخصیص جریان ، مسیریابی وسایل نقلیه بین تسهیلات ، مکانیابی مراکز توزیع و همچنین در نظر گرفتن حـداکثر پوشش جهت پاسخ به تقاضای مشتریان میباشد.
در نهایت مدلی چند هدفه برای زنجیره تامین جهت مکانیابی مراکز توزیع (کارخانه ها و انبارها) و همچنین طراحی مسیرهای حمل و نقل وسایل نقلیه با در نظر گرفتن موجودی در هریک از مکان های بازگشایی شده و همچنین استفاده از مسئله پوشش با توجه به زمان رسیدن خدمت به مشتریان ، ارائه میگردد که اهداف آن شامل کمینه سازی هزینه کل سیستم ، بیشینه سازی زمان تحویل کالا به مشتریان و بیشینه سازی حداکثر پوشش تقاضا مشتریان میباشد که جهت حل مدل با توجه به NP-hard بودن مسئله از الگوریتم های فراابتکاری استفاده میشود.
فرآیند هدایت توزیع کالا در شبکه مذبور به این صورت میباشد که ابتدا زیر مجموعه ای از مکانها برای ایجاد کارخانه ها و انبارها تعیین میشوند، بعد از مکانیابی کارخانه و انبار، هر وسیله نقلیه تخصیص داده شده به هر تامین کننده محصولات را ابتدا به کارخانه و سپس به انبار ایجاد شده منتقل میکند و در نهایت با استفاده از مفهوم مساله پوشش جزئی، مناطق مشتری به انبارها تخصیص داده میشوند به گونه ای که تقاضای آنها برآورده شود و هیچگونه کمبودی ایجاد نشود.