چکیده:
مناسبات قدرت در دهههای 60 و 70 در ایران، متاثر از وقوع انقلاب اسلامی دچار تغییراتی شده است. نظامهای نشانهای متعارضی را میتوان شناسایی کرد که حول روابط و مناسبات قدرت در ایران انقلابی ایجاد شدند و زندگی اجتماعی کودکان را تحت تاثیر قرار دادند. در مطالعه حاضر با بهکارگیری چارچوب امر سیاسی و نظریه فرهنگی کودک در روش نشانهشناسی پرس، به واسازی نظامهای نشانهای و منازعه معنایی حاصل از آنها در برنامههای کودک و نوجوان تولید تلویزیون ایران در گذر از دو دهه پس از پیروزی انقلاب پرداخته شده است؛ تا از این طریق، گفتمان هویتی هژمونیک در هر دهه به دست آید. یافتهها نشان میدهد؛ در متن دهه 60 غلبه با نمادهای اسلامی ـ انقلابی بود که حول ضدیت با مصرفگرایی، سادهزیستی و همبستگی اجتماعی در دل روابط خانوادگی و آموزشی نظم مییافت. نظام نشانهای در حاشیه و پنهان اجتماعی، با القای هویت انقلابی در تضاد با دیگری (غرب)، کودکان را آماده پذیرش روابط اقتدارآمیز مبتنی بر سلطه ساخت و در دهه70 غلبه نظام نشانهای مدرن در برابر سنتی، اقتدار پدرسالارانه را درهم شکست و روابطی با منطق گفتگو را بر نظام روابط خانوادگی حاکم ساخت. هویت مخاطبان شناور در برداشتی متناقض و متضاد از محور ابژگی و سوژگی قرار گرفت و دستیابی به مفهوم کودکی را غیرممکن ساخت.
خلاصه ماشینی:
تحلیل نشانه شناسی برنامه های کودک و نوجوان تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در دهه های ٦٠ و ٧٠ (مطالعه موردی: کارتون های قصه های مجید، مدرسه موش ها، دنیای شیرین و قصه های تابه تا) سارا نظیف ، دکتر مهدی نجف زاده * چکیده مناسبات قدرت در دهه های ٦٠ و ٧٠ در ایران ، متأثر از وقوع انقلاب اسلامی دچار تغییراتی شـده است .
در مطالعه حاضر با به کارگیری چارچوب امر سیاسی و نظریه فرهنگی کودک در روش نشانه شناسی پرس ، به واسازی نظام های نشانه ای و منازعه معنایی حاصل از آنها در برنامه های کودک و نوجوان تولید تلویزیـون ایران در گذر از دو دهه پس از پیروزی انقلاب پرداخته شده است ؛ تا از این طریق ، گفتمان هویتی هژمونیک در هر دهه به دست آید.
2difference فرهنگی و ایدئولوژیک ، ذهنیت کودکان ایرانـی را در دو دهـه بعـد از انقـلاب اسـلامی شکل داده است ؟ در پاسخ به این سؤال این فرضیه بررسی میشود که در دهه ٦٠ تقابل نظام های نشانه ای به منازعه هویتی میان دو گفتمان انقلابی و گفتمان اجتمـاعی بـر سـر تعریف «دیگری» و تمایز و تقابل بین دگرسازیهای هویتی منجـر شـده اسـت .
بر این اساس ، میتوان طبق دیدگاه امام خمینی، در کتاب صحیفه نور (١٣٦٢) مبنی بر احیای فرهنگ اسـلام و مقابله بـا غـرب و غربزدگـی (ج ١٣: ٨٣)، نظـام معنـایی انقـلاب اسـلامی را بـر بنیـان ارزش های دینی و هویت برآمـده از مـتن و بطـن ایـن گفتمـان ، در تقابـل بـا مظـاهر مدرنیزاسیون غربی (بویژه امریکا) بازشناخت و قدرت هـای غربـی را بـه عنـوان غیـر و تهدیدکننده هویت «ما»ی اسلامی و انقلابی معرفی کـرد (تاجیـک ، ١٣٨٣: ١٨٨ــ ١٨٧).