چکیده:
إن أمين الرّان هو من الأدباء الذين يستمدون أدم من وزنا فوق
وزن الذي يكون للأدب نفسه وللأفكار نفسهاء كان يقصد أن يكون الأدب في مدينته المثالية (المدينة
العظمى) أداة لبعث الأمةء وتفاعلاً مع حياة اجتمعء وصورة صادقة من صور الحياة بشتّى مناهجهاء
ومختلف مآسيهاء وأن يكون تعبيرا صادقاً عن بحتمعه تتلاقى في ظواهره» شى النوازع القوميّة وختلف
ارات الإنسائية. و يركز أيضا على أن يكون الشعر قويا و مفيداء كما يكون متعاً في آن واحد لذا
يطالب الشعراء في المدينة العُظمى أن يكونوا تُورة على ما كان يحيط كم من أوضاع حزنقه وأُن يکون
الشعر وظيفة الوحود إلى تحسّن الحالة الوطتيّة والشعور بالعرّة والكرامةء ويستعذب من الشعر النوع
الذي فيه عبرة وذكرى» والذي فيه صورة الياة ما يساعد على وما مفزنا للاستمرار في
الأعمال العقليّة والروحيّة؛ وأنَ صوت الشاعر الحقيقي هو صوت الأمّة يي المدينقء الذي يجمع بين حمال
الشعر ومر الفلسفة وحب الإنسانية. اعتمدت في هذه الدراسة على منهجين» أولا: المنهج الوصفي›
ألاحق من خلاله أفكار اران الي تنصب في أطروحات أدبية من خلال مؤلفاته حسبما يتوافق مع
حاجة البحث» وثانيا: المنهج المقارن» لتبيان ما عير الريحاني بين فولتير و روسو في معالحة أصناف
الكتّاب في المدينة العظمى.
امین ریحانی (1876-1940) از زمرة ادبایی است که ادبیات خود را از شخصیتهای وزین و پرمغز ادبی اقتباس میکند، به گونهای که ذاتیت ادبیات و ذاتیت اندیشههای ادبی حفظ میشود. مقصود وی از ادبیات در آرمانشهرش این بود که باید ادبیات به عنوان ابزاری در جهت برانگیختن احساسات و انگیزش قضایای امت و همکاری با زندگی جامعه وتصویری صادق از تصاویر متنوع زندگی با آیینها و تراژدیهای گوناگون باشد. همچنین بیانی راستین از جامعه باشد به گونهای که پدیدههای آن با گرایشهای مختلف قومی وجریانهای بشری مواجه گردد. همچنین بر این مهم متمرکز است که شعر در عین حال که نیرومند و مفید است، باید ثمربخش و لذت آفرین نیز باشد لذا از شاعران آرمانشهر میخواهد که بر علیه اوضاع غمگین و اندوهناک اطرافشان بجنگند زیرا وظیفۀ وجودی شعر این است که شرایط ملی را بهبود بخشیده و احساس عزت وکرامت انسانی ایجاد کند. شعر باید برای عبرتگیری و یادآوری باشد و به انسان در استمرار فعالیتهای عقلی و روحیاش، کمک کند. صدای شاعر حقیقت همان صدای ملت و مردمش است و در شعر وی باید هم زیبایی ابیات و هم تعالی فلسفه و هم عشق به بشریت جمع باشد. روش معتمد در این مقاله، دو گونه است، اولا: روش توصیفی که اندیشههای ادبی ریحانی را از خلال تألیفات متناسب با موضوع پژوهش دنبال میکنیم. ثانیا: روش تطبیقی که درآن تمایزاتی که ریحانی میان ولتر و روسو در بررسی اقسام نویسندگان آرمانشهر قائل شده است، بررسی میشود.
Amin Reyhani (1876-1940) is among the men of letters whose literature is manifestation of his inner personality. He is the one who devoted himself completely to literature and thoughts. To him, literature must be like a tool in order to incite the nation and to coordinate with social life hence; it must give true image of life with different regulations as well as dramatic tragedies. Likewise, literature must narrate the truth of a society that in its epitome and phenomena encounters with different ethnic tendencies as well as flow of diverse human beings. Styles and methods applied in the current research are as follow: First, a descriptive method has been applied through which, the author tries to follow literary plans of Amin Reyhani from his intervening publications proportional to the proposed topic of research. Second, structural, infrastructural and synthetic methods through which, author first determines the foundation and basis of the topic and then executes analytical process of Reyhani’s literary texts hence; draws the curtain from some of the allegorical and mysterious elements. Third, comparative method through which, the author intends to highlight that Rehyani has been aligned with philosophers like Voltaire and Rousseau by utopian writers.