چکیده:
بعد از آنکه برخی افراد خواسته یا ناخواسته در احادیث پیامبر دست بردند و سخنان وی را تحریف کردند، ناقدان در صدد چارهجویی برآمدند تا هر سخنی را از هر کسی نپذیرند بدین جهت از راهها و روشهای مختلفی از احوال راویان گرد آوردند. در همین راستا این مقاله روشهایی که ناقدان از طریق آنها به اعتبار سنجی راویان پرداخته را بررسی کرده است. که بعد از تتبع و جستوجو در چگونگی کسب اطلاع ناقدان از احوال روات به دست آمد که عمده روشهای آنها از سه طریق استقراء، مقارنه و تحلیل بوده است. که هر سه روش از روشهای علمی بوده و در سایر علوم نیز به کار گرفته میشوند. روش استقراء از طریق تتبع در روایات راوی حاصل شده، روش مقارنه نیز از طریق مقایسه روایات راوی با سایر روات بوده و تحلیل نیز بوسیله واگشودن و تقسیم یک کلّ ناشناخته به چند جزئی معلوم صورت میپذیرد.
خلاصه ماشینی:
حال سؤال این است با توجه به فاصله گرفتن از زمان راویان آیا کسانی که درصدد نقد هستند، باید به همان اطلاعات ارائه شده از سوی رجالیان و محدثان پیشین بسنده کنند و اگر مطلبی را درباره راویی یا راویانی نیافتند، بر آنان لازم است از اظهار نظر درباره وی سکوت کنند یا اینکه باب علم اطلاع از احوال روات بسته نبوده و بعدها و حتی در عصر حاضر نیز این امکان برای دیگران وجود دارد تا مانند پیشینیان اطلاعاتی نسبت به راویان به دست آورند و آیا امکان مناقشه در آرای ارائه شده توسط پیشینان برای متأخران وجود دارد یا نه؟ از این رو، در این نوشتار سه روشی را که ناقدان عمدتاً برای کسب اطلاع از احوال روات به کار گرفتهاند، بررسی خواهیم کرد که عبارتاند از استقراء، مقارنه و تحلیل؛ بدین شکل که بعد از توضیح هر یک از روشها بیان خواهیم کرد که ناقدان با استعمال هر یک از این روشها چه اطلاعاتی از یک راوی توانستهاند به دست آورند.
آنچه که احتمال میرود، آن است که مبنای توثیق مشایخ این سه نفر استقرایی بوده که صورت گرفته؛ حال یا محدثانی که معاصر با این سه نفر بودهاند، در احادیث و مشایخ آنان نظر کرده و بعد از بررسی به این نتیجه رسیدهاند که مشایخ آنها ثقات هستند یا اینکه شیخ طوسی خودش به عنوان یک ناقد و راوی شناس بعد از استقراء در مشایخ و روایات این سه نفر به چنین حکمی درباره آنان دست یافته است.