چکیده:
ناصرخسرو ازجمله شاعرانی است که به سبب نگاه ویژه و ایدئولوژی متفاوتش همواره مورد توجه دوستداران شعر کلاسیک فارسی بوده است. نگارندگان بر این باور هستند که آشنایی با نگرش ناصرخسرو و شناخت جهان شعری او از دریچه تحلیل زبانی آثار وی میسر است، ازاین رو در این گفتار به تحلیل دستوری سبکی افعال سی قصیده آغازین دیوان ناصرخسرو پرداخته اند. پرسش هایی که این مقاله درصدد پاسخ دادن بدان هاست عبارت است از: افعال به کار رفته در قصاید ناصرخسرو دارای چه ویژگی های دستوری است؛ بسامد ویژگی های افعال در قصاید ناصرخسرو چه ارتباطی با دیدگاه و سبک وی دارد و تکرار این ویژگی ها نشان دهنده چیست. برای پاسخگویی به این پرسش ها افعال سی قصیده نخست دیوان ناصرخسرو استخراج و ویژگی های دستوری آن ها توصیف شد؛ سپس اطلاعات به دست آمده به شیوه توصیفی تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد بیشترین شخص به کاررفته در افعال قصاید، دوم شخص مفرد است که برخاسته از ماهیت تبلیغی شعر ناصرخسرو است. از نظر زمان، پرتکرارترین افعال فعل های زمان مضارع اخباری است که پیوند مستقیم شاعر با موضوع کلام را نشان می دهد. وجه غالب افعال قصاید، اخباری با صدای دستوری فعال است که برخاسته از ماهیت تبلیغی و متعهد شعر ناصرخسرو است.
خلاصه ماشینی:
ازجمله مقالات هم میتوان مقالههای «ملاحظاتی در باب سبک شعر ناصرخسرو» (1394) از محمد غلامرضایی که در آن به واژگان قافیه و وزنههای عروضی و چگونگی کاربرد افعال پرداختهشده است و نیز واژگان از حیث معنایی دستهبندی شده است؛ «رمزگان و وجه: دو عامل متمایزکننده بر سبکشناسی گفتمانی قصاید ناصرخسرو» (1395) از فهیمه خراسانی و دیگران که به 24 قصیده از دیوان ناصرخسرو پرداختهشده است و وجه افعال در سه دستة اخباری، امری و پرسشی آورده شده است که با تقسیمبندی وجه افعال در این پژوهش متفاوت است؛ «بازتاب دیدگاه شاعر در نحو منظومه ویس ورامین» (1393) از مسعود فروزنده و امین بنی طالبی که در آن وجهیت در فعل، قید و صفت و نیز مقوله زمان در مثنوی ویس و رامین مورد بررسی قرار گرفته و مبنای نظری پژوهش همچون پژوهش حاضر کتاب سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها از محمود فتوحی (1392) بوده است.
(فتوحی، 1390: 291) در سی قصیده ناصرخسرو فعل مضارع اخباری (1495 مورد) با حدود 55% بیشترین بسامد را دارد؛ این فراوانی نشاندهندة پیوند مستقیم شاعر با موضوع کلام است و قطعیت گزارهها را در شعر او افزایش میدهد.