چکیده:
بحث مدیریت همواره بهعنوان یکی از عناصر مهم و کلیدی در طول تاریخ و تمدن بشری مطرح بوده است. انسان همواره در طول تاریخ با شیوهها و روشهای مختلف مدیریتی روبهرو بوده است و آن را تجربه کرده است. اگرچه، نوع مدیریت به فرهنگ و ارزشهای موجود آن جامعه بستگی دارد و قطعا یک روش نمیتواند نسخهای فراگیر برای همه جوامع مختلف باشد. در اسلام مدیریت بر اساس اندیشه الهی و معنوی با رویکرد «امانت الهی بودن» پایهگذاری شده است. از دیدگاه اسلام، درواقع مدیریت امانتی است که به مدیر واگذارشده است. اسلام همواره نگاه خاصی نسبت به مدیریت دارد و مدیریت و حاکمیت را بهطور مطلق از آن خداوند میداند. پیامبران، امامان و اولیای خدا و صالحان هم بر اساس احکام، دستورات و فرمانهای الهی نقش ارزندهای را در هدایت بشر ایفا مینمایند. حضرت علی(ع) خطاب به «اشعث بن قیس» والی آذربایجان مینویسد: «و ان عملک لیس لک یطعمه و لکنه فی عنقک امانه... لیس لک ان تفتات فی رعیه و لا تخاطر الا بوثیقه و فی یدیک مال من مال الله عز و جل و انت من خزانه» (نهج ابلاغه، نامه 5) «مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست، بلکه آن مسئولیت در گردن تو امانت است... وظیفه نداری در کار مردم، به میل و خواسته شخصی عمل کنی و یا بدون ملاک معتبر و فرمان قانونی، به کار بزرگ دست بزنی. اموالی که در دست توست از آن خداوند میباشد و تو خزانهدار آن هستی. » با عنایت به اهداف این پژوهش، گوشههایی از مبانی مدیریت اسلامی و اندیشههای والای مدیریتی امیرالمومنین علی(ع) را با استفاده از سرچشمه جوشان نهجالبلاغه بازشناسی کردیم و در نتیجه برتری مدیریت اسلامی را که مبتنی بر وحی الهی است بر دیگر اقسام مدیریت نمایان ساختیم.
خلاصه ماشینی:
در اين ميان ، سيره مولاي متقيـان ، امـام علـي(ع ) زبانزد خاص و عام است ، به گونه اي که ظريف تـرين و راهگشـاترين روش هـاي مـديريت و رهبـري را از خطبه ها و نامه هاي امام در کتاب سترگ نهج البلاغه مـيتـوان بـه دسـت آورد.
هدف پژوهش نظر به اينکه امروزه پژوهش هاي متعددي درزمينه مديريت و به خصوص مديريت اسلامي صورت گرفته ، اما متأسفانه در اغلب اين پژوهش ها تنها اشاره اندکي به مجموعه خطبه ها، حکمت هـا و پنـدهاي نهـج البلاغه و به طورکلي بيانات وافر مولاي متقيان حضرت علي (ع ) شده است ، بدون شک و به جـد مـيتـوان بيان نمود که مجموعه بيانات اميرالمؤمنين (ع ) يکي از اصليترين منابع و سرچشمه جوشان علم مديريت و به خصوص مديريت اسلامي است .
(آمدي، ج ٦، ص ١١٦) ازآنچه گذشت ميتوان سيماي مديريت اسلامي را از منظر امـام علـي(ع ) چنـين ترسـيم کـرد »مـديريت ، هدايت انسان ها به سوي اهدافي والا و مشخص در سيستمي منظم و متعامل است کـه بـر پايـه تعـالي و کرامت انساني و نيز ارزش هاي مطلق و ثابتي استوار است ؛ سيستمي که در آن تصميم گيريهـا باتـدبير و فراست انجام ميگيرد؛ فرمان هـا و دسـتورها عادلانـه صـادر مـيشـوند و قـدرت در مجـراي معقـول و منطقياش اعمال ميگردد؛ سيستمي که در آن ، مدير، خود را خادم ، معاون و پشتيبان همکارانش ميدانـد و بر قلب و روح آنان حکومت ميکند«.