چکیده:
پایایی اعیاد نوروز، مهرگان و سده، به همراه آیینهای گستردهای که بخشی از وجوه هویتی جامعه ایرانی را در خود داشت، مرهون عوامل چندی بود که در این میان سهم زمینههای اجتماعی مهمتر مینماید . نوشتار حاضر در پرتو سه موًلفه ی بافت اجتماعی قلمرو شرقی خلافت و میزان اهتمام زرتشتیها ، بافت اجتماعی و برتری فرهنگ ایرانی در عراق عرب و بهخصوص بغداد و سهم شعوبیگری و رویکرد فرهنگی- اجتماعی ایرانیان ؛ زمینههای اجتماعی مؤثر در تداوم این جشنها در قرون نخستین اسلامی را بررسی میکند.دستاورد تحقیق حاکی از این است که وحدت جمعیتی و برتری نسبی فرهنگ ایرانی در قلمرو شرقی خلافت اسلامی ، سهمِ اثرگذارِ ایرانیها در تکوین خلافت عباسی و استقرار در شهرهای نوظهور اسلامی در عراق و مهمتر شکلگیری نهضت آگاهانه شعوبیه و اهتمام به احیا و استمرار اعیاد ایرانی ، موجبات پایایی و پویایی اعیاد، جشنها و آیینهای مربوط را فراهم آورده است. این آیینها، بهعنوان نمود ملموستر فرهنگ و مدنیت ایرانی، زمینههای تقویت هویت ایرانی را هموار میکرد و در همگرایی فرهنگ ایرانی با مبانی اسلامی سهم بسزایی داشت .
<em>Durability of Nowruz ,Mehrgun and Sadeh celebrations, along with wide rituals that had part of the Iranian community identity was indebted to a number of factors of which the share of social backgrounds seems more important. This article in the light of three factors: the texture of the eastern territory of the Caliphate and the effort of Zoroastrians, social context and superiority of the Iranian culture and Arabian Baghdad and share of Shuubigary and approach of Iranian cultural- social, social contexts affecting the continuity of celebration focuses on the early centuries of Islam.Achievement of this research shows that purity of population and relative superiority of Iranian culture in the eastern territory of the Islamic Caliphate, Iranian influence`s share in development of Abbasid Caliphate and settling down in the emerging cities in Iraq, and most importantly, the formation of a conscious movement of Shuubiah and trying to exist and continuing of Iranian celebrations, had provided the causing of durability and existing of celebrations and ceremonies The rituals as the more tangible Iranian culture and civilization, paved areas near the Iranian identity and in the convergence of Iranian culture within the Islamic principles had an extreme share.</em>
خلاصه ماشینی:
زمينه هاي اجتماعي استمرار جشن هاي ايراني در قرون نخستين اسلامي ابوالفضل رضوي ، دانشيار گروه تاريخ دانشگاه خوارزمي* حميد اشرفي ، دانشجوي دکتراي تاريخ اسلام دانشگاه پيام نور چکيده پايايي اعياد نوروز، مهرگان و سده ، به همراه آيين هاي گسترده اي که بخشي از وجوه هويتي جامعه ايراني را در خود داشت ، مرهون عوامل چندي بود که در اين ميان سهم زمينه هاي اجتماعي مهم تر مينمايد .
قلمرو شرقي خلافت اسلامي که ايران زمين و عنوان اسطوره اي ايرانشهر داشت ، از هويت ، خرد و روح جمعي خاصي برخوردار بود که يکي از شاخصه هاي هويتي آن جشن ها و اعيادي همچون نوروز و مهرگان بود که آن را به عنوان يک باور پذيرفته و اگر هم مسلمان شده بودند، آن ها را پاس داشته و مراسم خاص آن را انجام ميدادند.
(جهشياري، ١٣٤٨: ٥٢) علاوه بر ايرانياني که مسلمان شده بودند و در پرتو ملاحظات فرهنگي و اجتماعي خود را ملزم به برگزاري اين جشن ها ميدانستند، بافت جمعيتي و نگرش اعتقادي مردم قلمرو شرقي خلافت اسلامي هنوز با پيروان دين زرتشت بود که برگزاري جشن ها را به عنوان تکليفي ديني و عبادي و رسالتي اجتماعي- فرهنگي مهم ميشمردند نيز در پايايي جشن هاي مذکور سهم عمده اي داشت .
ايرانيان ساکن در بغداد خواه ناخواه سنت هاي خود را هم در دربار و هم در ميان مردم اهل کتاب و غير ايراني رواج مي دادند و اين نيز در تداوم جشن ها مؤثر بود.