چکیده:
جنگ 572م. یکی از مهمترین درگیریهای ایران و روم در عصر ساسانی به شمار میرود. تنها گزارش موجود از این جنگ در منابع اوایل دوره اسلامی در شاهنامه فردوسی دیده میشود و در آثار مورّخان برجستهای همچون طبری، بلعمی، یعقوبی و... هیچ گزارشی از این جنگ وجود ندارد. همین نکته بهخودیخود اهمیت گزارش شاهنامه را آشکار میسازد، اما مسائل دیگری نیز در این گزارش نهفته است؛ ازجمله اینکه با وجود درست بودن چارچوب کلی گزارش شاهنامه، ابهامهای عجیبی در آن به چشم میخورد؛ بهویژه در زمینه جغرافیای این جنگ. حکیم توس در اوج امانتداری از پیرایش و زدودن ابهامها با توسل به شیوة داستانسرایی خودداری کرده و بهاینترتیب شواهد ارزشمندی از کمّوکیف منبع خود به دست داده است که برای پیشرفت مبحث منابع شاهنامه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
بنابرآنچه گفته شــد عموریه و حلب دو شــهر مهم و کلیدی در گزارش شــاهنامه فردوســی از این جنگ هســتند اما عموریه به کلی از جغرافیای این جنگ دور بود و حلب نیز هرچند در نزدیکی مناطق شــاهد درگیری میان ایرانیان و رومیان قرار داشــت اما در منابع تاریخی هیچ گزارشــی از اینکه در این جنگ صـحنۀ درگیری نظامی دو طرف بوده باشـد به چشـم نمیخورد.
نگارنده قبلا دو فرضیه را برای توضـیح وقوع این ابهام مطرح کرده بود (غفوری، ١٣٩٧: ٣٤٠): نخست فرضیۀ تحریف عمدی نام های جغرافیایی در گزارش منبع شـاهنامه که به گزارش فردوسـی نیز راه یافته اسـت ، دراین باره در سطرهای زیر توضـیح بیشـتری خواهم داد.
نکته ای که دربارة ســیره وجود دارد این اســت که ســیره به رویدادهای مربوط به یک شـخص برجسـته اشـاره داشت و کاربرد جمع مکسر آن (سیر) در عنوان کتاب های تاریخ معمول بود مانند ســیر الملوک یا غرر الســیر، بنابراین به خودیخود بار معنایی مثبت یا منفی نداشــت ،٢ هرچند در سـایۀ سـیرة پیامبر اسـلام (ص ) بنابر مشهور و تا امروز از یک طرف مفهومی مثبت به خود گرفت و از طرف دیگر افزون بر رویدادهای تاریخی با ســنت رســول خدا نیز پیوند یافت و مفهومی دینی نیز پیدا کرد.
رویهم رفته گزارش شـاهنامه از این جنگ پرنقص است و به ویژه از لحاظ جغرافیای تاریخی در اوایل دورة اسلامی کاملا تحریف شـده اما همان گونه که برخی پژوهشـگران متذکر شـده اند چارچوب های درستی را نشان میدهـد و حتی حـاوی بـازتـاب درســـتی از مبالغ غرامت رومیان برای توقف جنگ اســـت .
“Political, Social and Administrative Institutions, Taxes and Trade”, The Cambridge History of Iran, edited by Ehsan Yarshater, vol.