چکیده:
در سال 1912 م. یک مردمشناس لهستانی به نام «یان استانیسواف بیسترون» مقالهای تحت عنوان «مراسم وادار کردن درختان به زاییدن میوه» چاپ کرد که در آن از جادوگری مخصوص درختان میوه در اروپا و بهویژه لهستان، صحبت میکند. در ادبیات فارسی - چه متون ادبی و چه گزارشهای پژوهشهای میدانی گوشه و کنار ایران، توصیف از مراسم و باورهای عامیانه همانند آن یافت میشود؛ بهخصوص مراسم تهدید کردن یک درخت نازا در اروپای شرقی و ایران دقیقا عین هم هستند، که این خود از ریشهها و زیربنای عقاید مشترک این مراسم آیینی در هر دو منطقه دنیا حکایت میکند.
خلاصه ماشینی:
یک مردم شناس لهستانی به نام «یان استانیسؤاف بیسترون » مقاله ای تحـت عنوان «مراسم وادار کردن درختان بـه زاییـدن میـوه » چـاپ کـرد کـه در آن از جـادوگری مخصوص درختان میوه در اروپا و به ویژه لهستان ، صحبت میکند.
جالب تر از همه این روش های به بار آوردن درخت "تهدید کردن " و یا "ترساندن " درخـت تنبـل (یعنی درختی که میوه نمی آورد) است .
طبق همان کتاب ، در نطنز در شب های هفدهم تا نوزدهم دی ماه مردم در تپه ها آتـش روشـن مـی - کنند چون معتقدند که نور این آتش هر چه بیشـتر بـه سـر درخت هـا برسـد و بتابـد آن سـال میـوه و سردرختی بیشتر میشود و آفت درختان را از بین میبرد.
اشارة مختصری به وجود رسم ترساندن درخت در کتاب فرهنگ عامیانـه دماونـد بـه قلـم مهـدی علمداری نیز یافت می شود: اگر درختی میوه ندهد، یک نفر تبر را میگیرد و میگوید: الان درخت را قطع میکـنم ، یکـی دیگـر میآید و ضمانت میکند، درخت سال دیگر میوه میدهد (علمداری، ١٣٧٩: ١٨٧).
نکتۀ قابل ذکر هم این است که در ایران دست بردن – اول به ارعـاب و بعـد بـه وسـاطت ضـامن نه تنها در مورد درختان ، بلکه نیز زنان و حیوانات نازا (در مراسـم «لـال شـو» مازنـدران ) و همچنـان در مراسم طلب باران (در مناطق مختلف کشور) به کار می آیـد (میرنیـا، ١٣٦٩: ٢١٥- ٢٣٣)، کـه هـدف از ١.
مؤلف این مقاله در کارهای دیگر خود نیز سـعی مـی کـرده تا موارد دیگری از پدیده های مشترک فرهنگ عامیانه مردم ایران و ملل اروپـای شـرقی را نشـان بدهـد (١٣٩٤ ,٢٠٠٠ ,١٩٩٥ ,Krasnowolska).