چکیده:
نظریهپردازان از ترجمة شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کردهاند. اصطلاح «ترجمهناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمة این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمدهای است که در شکل و ساختار ترجمة شعر اتفاق میافتد و آن را از متن اصلی بیگانه میکند. ظرافت و ریزهکاریهای ادبی موجود در شعر، نظریهپردازان ترجمه را بر آن داشته تا به ارزیابی ترجمه از دریچة برابری و تعادل از حیث شکل و ساختار بپردازند و به صورتهای متفاوت زبانشناختی دو زبان (مبدأ و مقصد) در فرایند ترجمه، توجه ویژهای داشته باشند. در این جستار، به روش توصیفی ـ تحلیلی و مقابلة متن مبدأ و مقصد به بررسی اصل کمّیت به عنوان یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل و برابری میان متن مبدأ و مقصد میپردازیم. سپس ارزیابی مفهوم «کمّیت» را در ترجمة نونیة ابوالفتح بُستی (قرن چهارم) از عربی به فارسی مورد توجه قرار میدهیم. این قصیده را بدرالدّین جاجرمی ـ به شیوة نیمهآزاد ـ در قرن هفتم به زبان فارسی برگرداندهاست. نتایج نشان میدهد که با وجود تلاش مترجم در حفظ کمّیت، ویژگیهای نظام زبانی مقصد موجب روی آوردن به افزایش کمّی از سوی مترجم شدهاست. افزایش کمّی در دو سطح واژگانی و معنایی در ترجمه آشکار است.
Theoreticians have regarded poem translation as the most challenging types of translation. The term ‘untranslatable’ is the title, which implies a challenge in this literary work. The challenge is due to the occurrence of major changes in the form and structure of poetry translation, which departs it from the original text. The literary elegance and intricacy of the poem have encouraged the translation theorists to evaluate the translation from the equality and balance gate regarding the form and structure and pay special attention to the different linguistic forms of two languages (source and target) in the translation process. In this article, using a descriptive-analytical method and comparing the source and target texts, we aim to examine the principle of quantity as one of the important principles in creating equilibrium and equality between source and target texts. At that point, the concept ‘quantity’ in Abu al-Fath al-Busti (4th century) Nuniyyah’s translation from Arabic to Persian is evaluated. This elegy has been translated to Persian by Badredin Jajarmi - semi-free translation - in the 7th century. The results indicate that; although the translator has attempted to keep quantity, the linguistic system features of target language have led him to quantitative increasing. The quantitative increase is evident in two levels of lexicon and semantics in the translation.
خلاصه ماشینی:
يکي از جلوه هـاي برابـري شـکلي در ترجمـۀ شـعر، اصل کميت است ؛ بدين معنا که شاعر ضمن انتقال کامل مضمون ، به اندازه ، طول بيت شـعر و تعداد ابيات نيز در ترجمه توجه مينمايد و بدين طريق ، سبک نويسنده را تا حد امکان بـه مخاطب در زبان مقصد منتقل ميکند.
شاعر بايد براي ايجاد برابري کمـي و کيفـي ميـان مـتن اصـلي و مـتن ترجمه به ويژگيهاي وزني و عروضي نيز توجه داشته باشد و اين مسـئله ، در کنـار گـزينش قافيه ، کميت واژگاني و رعايت ترتيب آن ها از مسائل چالش برانگيز در حوزة ترجمـۀ شـعر به شعر به شمار ميرود.
وزن انتخابي مترجم نيز از جمله وزن هاي پرکاربرد زبان فارسي است که با توجـه بـه آمـار إلـول ساتن ، حدود %٩/٧ از اشعار فارسي در اين وزن سروده شده اند، به طـوري کـه ايـن وزن در ميان وزن هـاي پرکـاربرد فارسـي ، جايگـاه چهـارم را دارد (١٦٢ :١٩٧٦ ,Elwell-Sutton).
انجام شده است و نيز آنچه از اخـتلاف در نظام زباني و دستوري دو زبان وجود دارد، اما نزديک بودن نسبت کميت هجايي ميان شـعر مبدأ و مقصد نشان دهندة انتخاب آگاهانۀ وزن شعري مناسب از سوي مترجم بوده اسـت ، تـا اثر خود را بيش از پيش با اثر اصلي نزديک و هرچه بيشتر اصل کميـت را در ترجمـۀ خـود رعايت کرده باشد.