چکیده:
افرادی در جامعه که معمولا به حسب ویژگی های شخصیتی به دنبال منافع فردی، گروهی و باندی خود
هستند نه منافع عموم و منافع ملی، آنان هر زمان منافع خود را در ضرر می بینند و با توجه به اینکه توانایی
مقابله با حق را ندارند، دست به اقداماتی غیراخلاقی می زنند و درظاهر با مردم هستند ولی در اصل،
برعکس جهت حرکت حق عمل میکنند و بدون اینکه متهم به مقابله و مبارزه با حکومت اسلامی باشند
کارشکنی می کنند. در این پژوهش سعی شده با مطالعه سیره ی رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)، تدبیر و
شیوه رفتاری در برخورد با منافقان را تجزیه و تحلیل گردد. بدین روی، پس از توضیح مفاهیم کلی و اساسی
موضوع اشاره شده، به بررسی الگوهای رفتاری پیامبر در برابر منافقان پرداخته شده. بر اساس یافته های این
پژوهش، موضع اصلی پیامبر در برابر منافقان، عفو و مدارا بود که به شکل های گوناگون تجلّی مییافت، و
پس از اصلاح نشدن رفتار آنان و بر اساس مقتضیات و شرایط خاص از رویکرد مقابله و تهدید به عنوان
استراتژی رفتاری ایشان می توان بهره گرفت. پیامبر با منافقان، که دشمنان داخلی حکومت و جامعه اسلامی
بودند، به عنوان یک پدیده روانی و اجتماعی برخورد کردند و موضع سیاسی در برابر آنان نگرفتند. آن
حضرت تدابیری اندیشیدند که آنان در جامعه اسلامی شناسایی، منزوی و کم تاثیر شوند و در نتیجه،
مسلمانان از خیانت ها و نیرنگ های آنان مصون بمانند.
بهترین الگو برای ما مسلمانان است، بهترین راه برخورد با این افراد را بفهمند و عمل کنند. در این تحقیق
ابتدا به معنا و مفهوم نفاق و منافقین پرداخته و سپس با توجه به سیره پیامبر اعظم و سنت و مبانی حکومتی معظم له، استراتژی های رفتار و حکومتی ایشات بررسی و احصا می گردد. و نحوه پیدایش نفاق و
ویژگی های منافقین اشاره کرده ایم. تا هرچه بهتر این افراد را بشناسیم و بدانیم که چگونه با آنها رفتار کنیم
تا از طرف آنها ضرری به ما نرسد. نفاق رفتاری است ناشی از انگیزه های مادی و دنیوی؛ در چنین حالتی
بشر به راستی و از درون به امری معتقد نیست بلکه از روی انگیزه های خاص تظاهر به اعتقاد می نماید.در
ریشه یابی نفاق و رفتار منافقان به این نتیجه می رسیم که اهل نفاق انگیزه های مختلفی داشته اند و عوامل گوناگون منشا نفاق و رفتار منافقانه است.
گوناگون منشا نفاق و رفتار منافقانه است.
خلاصه ماشینی:
مهمترين اين اشخاص «عبداله بن ابي بن سلول » است که زمينه هاي فردي نفاق را نيز داشت و داراي ثروت و مکنت و ارتباطات خاص سياسي و اقتصادي با يهوديان بود، چنان که ابن هشام ميگويد: اوس و خزرج قبل از ورود اسلام به مدينه پس از سال ها جنگ و خونريزي بين خود، خسته شده و تصميم گرفتند آشتي کنند و از ميان خود پادشاهي برگزينند و همگي تحت لواي او جمع شوند و زندگي خصمانه را به زندگي برادرانه تبديل سازند، قرعه فال سلطنت به نام «عبدالله بن ابي » اصابت کرد و شايد روز تاج گذاري نيز تعيين گرديده بود.
آنچه از سيره رسول خدا (ص ) در مقابله با منافقين وجود دارد، برخورد با ١- توبه ، ٦٧ ٢- عزه دروزه ، ٢، ٨٣ ٣- بقره ، ١١ ٤- فخررازي ٢، ٦٧ـ٦٠ ٥- طباطبايي، ٢، ٩٧ ٢٦ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره هجدهم ، تابستان ١٣٩٨ * * * * * آنان براي هدايتشان و آگاهي بخشي به مردم است ، بيان حقايق ، ناديده گرفتن آزار آنان و پذيرش عذرخواهي از آنان نمونه هايي از اين رفتار است اما زماني که اميدي به هدايت آنان نيست راه حل ديگر پيامبر گرامي (ص ) منزوي کردن ، تحقير و در مرحله آخر حذف منافقين است چه به صورت فيزيکي و يا قتل نفسي که هدفش از بين بردن نظام اسلام است .